« حق و باطل »
مَثَل آن را که مِهر یک جوری است
بگذار آن را که مهر صد جوری است
مهر و عشقـی که از خدا دوری است
باعث درد و ضجر1 و رنجوری است
چشم روشـن ، که غیـر حق بینـد
روشنایـی آن کم از کوری است
آن زبانـی که هـرزه می گردد
گفته اش ، زجر2 نیشِ زنبوری است
آشنایان حق ، به صلح آینـد
گمرهان رسمشان ، سلحشوری3 است
هـر زبانـی که ذکـر حق گوید
روشنی بخش آن بِـه4 از نوری است
بـر هوسبـاز حرف حق گفتـن
بذر پاشـی به مزرع شوری است
هـوس و کبـر و غِـش5 و تـزویرس
راه دنیـا و از خـدا ، دوری است
عارفانـی که راه حق ، پوینـد
کار دنیایشان چـو شب کوری است
حق و باطل ، حسن چـرا گفتـی
از حق و باطلت چه منظوری است
٭٭٭
1- دلتنگی- بیقراری 2- آزار – اذیت 3- مرد جنگی 4- بهتر 5- آمیزش کم بها با پر بها - خیانت
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 22:18
. با بهترین درودهایم
. استاد سروده ای عالی بود
.