« نوزاد بشر »
این نسل نوزاد بشر،در کار خود حیران4 بُوَد
حیرانیَـش امروزه نیست، از پیشتر دوران بُوَد
نوزاد آدم کی توان ،کاری کند بی کشمکش
از اول این درکشمکش،درسطح این میدان بُوَد
این نسل آدم در زمین هر جَست وخیزی میکند
زین جست وخیزش دایماً گویی به هر چوگان بُوَد
این حرص آدم تا به کی،تا کی در این ره میدود
حرص و طمع یاران کجا،از رتبه ی انسان بُوَد
پندی که من بنوشته ام ، گر نسل آدم بشنود
از جاده حرص وطمع،حتماً که آن بیران5 بُوَد
ایوان کسری گرشکست،رسم مسلمانی چه شد
این رسم خودخواهی کجا ،بهتر از آن ایوان بُوَد
خود خواهی و جولانگری،رسم مسلمانی نبود
رسم مسلمانی چرا در جاده ی جولان بُوَد
حرف خدا واجب بُوَد ، آدم بباید بـشنود
هر آدم آن را نشنود ، آیا مگر حیوان بُوَد
گفتار حق نیکوتر است،از بهر آدم لازم است
آدم توانـد بـشنود ، گـر تابع فرمان بُوَد
حرص وطمع یاران ما ،از جنبه ی شیطانی است
این وسوس حرص وطمع،چون وسوس شیطان بُوَد
مردم،ره شیطان بُوَد ،بسیار تاریک است و تنگ
پهنای سیصد متر آن،باریک چون قیطان6 بُوَد
قرآن به ما صحبت کند ،از منطق و معیار حق
باید که هـر معیار مـا ، بـر منطق قرآن بُوَد
زردشتیان اولاد خود ، اول نمودن تربیت
این تربیت دادن همان ،الهام آن یزدان بُوَد
این شعر بنوشت این حسن ،تا نسل آدم بشنود
تا بلکه از معنای شعر،جویای بر عرفان بُوَد
***
4- سرگشته – فرومانده 5- بیرون 6- ریسمان ابریشمی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 21:56
. با بهترین درودهایم
. استاد سروده ای عالی بود
.