حسن مصطفایی دهنوی

امتیاز اعضا:

ره حج

ارسال شده در تاریخ : 23 امرداد 1398 | شماره ثبت : H947892

« ره حج »
در مرحله اول که بشر ، جانب حج رفت
آیا چه سبب شد،که دگر باره به کج رفت
با صدق و صفا ، هرکه بـپوید به ره حج
از صدق وصفا بود ،که آن در ره حج رفت
هـر فرد که مقیاس حقیقت نـشناسد
در کعبه اگر رفت، همان از ره لج1 رفت
در جاده ی انصاف و مروت ره حج است
هرکس به همان جاده بُوَد ، آن ره حج رفت
بیـدار دلاننـد ، که آگاه زِ حج اند
با مرده دلی هرکه بُوَد، آن ره کج رفت
در دشت خُتن2،هرکه بپوید به پی مُشک
در ملک خَتا3 گر برود ،کی ره حج رفت
آن دشت ختا و ختن از ملک خدای است
ازملک همان است،که امرش نه به کج رفت
در بُعدِ4 خداوند جهان، هـر که بـپوید
هر جا و به هر مملکتی جانب حج رفت
من یوسف ثانی شده ام ،بعد زِ یوسف(ع)
از بسکه جفاها به من از مردم کج رفت
از عالم غیبـم خبـری تازه نـیامد
در فکر فرو ماندم و فکرم ره کج رفت
از دیده ی دنیا طلبـی ام که نـشاید
واضح نگرم راست رَوَد یا ره کج رفت
گر پای تفکر به میان من و عقل است
این عقل بدانست، چه فردی ره کج رفت
فیض ازلـش را به تمامـی ، نـتوان یافت
از فیض خدای است،که فردی ره حج رفت
افکار جهانی مگر از فعل بشر نیست
این فعل بشر با چه سبب جانب کج رفت
دانای جهان دیده ،که از حق خبری داشت
میگفت به سقر5میرود هرکس ره کج رفت
بی عاطفگی مردم و در راه کجش برد
با عاطفه هر کس بود،آن در ره حج رفت
در دایره ی ملک قیامت ، خبری هست
آن هم خبر تلخ ،به هر کس ره کج رفت
تشویش6 مدارید از آن قهـر خداوند
آن قسمت آن شد،که زِحج در ره کج رفت
اینجا حسن از راه کج ،خود به حذر باش
شایدکه بگویند،که حسن هم ره حج رفت
***
1- لجاجت 2- ولایتی از ترکستان 3- ولایت ترکان در شمال 4- دوری– فاصله 5- دوزخ – جهنم 6- پریشانی