« دهر دون »
عمر بیهوده ی ما را ، اثر دهـر چه بود
دهـر بر خودی خود، عمر من ایجاد نمود
دهر دون پرور اگر دین و دیانت می داشت
کی به من جور و جفا ، از ره بیداد نمود
دهر وابسته به شیطان،که همش جور و جفاس
در ره دین و دیانـت ، به که امداد نمود
دین اگر داشت، چرا جور و ستم کرد به ما
اول آن دشمن ما بود ، در اینجا بِـستود
دهر اگر دشمن ما نیست ، چون من و تو
همه را کُشت و فرو خورد ،که آزاد نمود
داد و فریاد از این دهر،که با ما چه کند
هر چه یاد آورمـش ، بر همه بیداد نمود
حسن از دهر چه پُرسی ، همه از دهر دنی
هر چه آدم بُد ، آنهم چو تو فریاد نمود
٭٭٭
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 21:14
. . درودها
. استاد عالی بود
.