« عهد و پیمان »
هر که پیمان شکنی را زِ خود ایجاد نکرد
رستگار است ،کمک در ره بیداد نکرد
عهد وپیمان به همه مذهب وملت چه رواس
آنکه نـشناخته این ، مذهبی آباد نکرد
عهد و پیمانس و دین، امر خدا شد به بشر
هر که این امر نداند ، زِ خود آباد نکرد
عهد و پیمان، دو هزاران هنر آرَد به ظهور
کز هزاران هنرش را ،یکی فرهاد نکرد
رسم دین خدمت اجماعس1 و افراد بشر
غیر از این رسم،کسی خدمت افراد نکرد
هر دلی شاد کنی ،لطف تو آرد به نظر
هر که لطفی نکند ، هیچ دلی شاد نکرد
خانه آباد مکن ، از ستم و جور و جفا
ستم و جور و جفا ، خانه ای آباد نکرد
اهل دانش به همه خدمت و امداد کنند
اهل جورس،به کسی خدمت و امداد نکرد
دانش و علم بُوَد ، ملتـی آزاد کند
ظلم و بی دانشی است ،یک نفر آزاد نکرد
رأیِ جور و ستمس ،مایه ی بیدادگر است
با چنین رأی که می بود ،که بیداد نکرد
رأی دانا پدری ، عهدس و پیمانس و دین
پسری ناخلف از عهد پدر ، یاد نکرد
حسن آن عهدس و پیمانس و دین معنویَـس2
هر که با معنویَـس، کار بد ایجاد نکرد
٭٭٭
1- جماعت – متفق شدن 2- معنوی است
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 20:43
. درودها
. استاد سروده ای عالی بود
.