کودک تقدیر من! پاکم نکن
"واژه ای" از جمله ای ناخوانده ام
اندکی هم شرح حالم را بخوان
حال که در دفترت جا مانده ام
در میان جمله بندیهای خود
آنزمان که جمله ها میساختی
گرچه تقدیر مرا چون واژه ای
ساختی، ناخوانده جا انداختی
گرچه من جامانده ای ناخوانده ام
جمله ات بی واژه ی من ناقص است
کودک تقدیر من! پاکم نکن
جمله ات بی من نمی آید به دست
حرفهای من چو پیش و پس شوند
دفتر تقدیر تو،نم میشود
سطرهای جوهرین دفترت
کودکم! ویران و در هم میشود
حرف حرف واژه های دفترت
جمله ساز دفتر تقدیر ماست
کودکم این حرفها و واژه ها
ساختار پیکر تقدیر ماست
در میان دفتر دنیای تو
نقطه ای، بیجا و بی ارزش نشد
در میان صفحه اعداد نیز
بی یک اعداد، پنجی، شش نشد
ای که دنیا را تماشا میکنی!
بی تو دنیا کامل و خوش نقش نیست
هیچ عضو پیکر دنیای تو
بی حضورت خوشدل و برپا نزیست
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
مجتبی جلالتی 07 فروردین 1399 19:32
هزاران درود
بسیار زیبا
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 13:22
. درودها . . استاد
. عالی بود
.