3 Stars

تنهاترین تنها

ارسال شده در تاریخ : 25 آبان 1397 | شماره ثبت : H946919

من ازبن بست بی پایانت ای تنهاترین تنها
بسی گشتم در این شبها رها چون نیزه بر سرها
گهی گویم که دلتنگم گهی بر معصیت سرخوش
گهی گویم دلم تنگ است و گه نامت روی لبها
نمیدانم در این عزلت چگونه وصل تو جویم
چونان در گیر تزویرم بسان سیم در زرها
ضمیرم گه غریبست و گهی با قربت بویت
شوم شادان و خواهم باز بنمایم دل و درها
تو که بویت شده همچون نسیمی ارزوی من
بیا شبگرد تنها و شبی ده ارزوی ما
توانم رفته در هجرت توانی ده که با عشقت
بسازم با غزل لوحی به سان ماه در شبها
ندارم از خودم رویی ولی از بهر آن تعبیر
بر این تنهاترین طفل صغیر خود نظر بنما

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 132 نفر 178 بار خواندند
ویکتوریا اسفندیاری (29 /08/ 1397)   | حسن مصطفایی دهنوی (03 /09/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا