3 Stars

حسرت

ارسال شده در تاریخ : 12 آبان 1397 | شماره ثبت : H946854

حسرت
به راه عشق تو عمری به سر دویدم و رفتم
ز باغ عشق و محبت گلی نچیدم و رفتم
خبر نداشتم از عمر بی دوام گل افسوس
قدم به باغ نهادم دمی چمیدم و رفتم
چه الفتی که زیار و دیار در دل من بود
چه حسرتی که به دل ماند و دل بریدم و رفتم
برای جرعه ی آبی چه چاه ها که نکندم
نکرده رفع عطش تشنه لب پریدم و رفتم
"وفا ندیدم و کردم جفا نکردم و دیدم"
چه درد ها که نباید به جان خریدم و رفتم
چو عقل عاقبت اندیش ره نبرد به جایی
زدم به کوچه ی مستی عنان کشیدم و رفتم
خو شا که راه نبردم به جمع مردم بی درد
به جغد لانه سپردم "رها" رهیدم و رفتم
علی میرزائی"رها"

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 150 نفر 224 بار خواندند
علی میرزایی (13 /08/ 1397)   | پژمان خلیلی (13 /08/ 1397)   |

رای برای این شعر
پژمان خلیلی (13 /08/ 1397)  
تعداد آرا :1


سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا