دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تو بریز خون ما را

ارسال شده در تاریخ : 16 بهمن 1397 | شماره ثبت : H947341

تو بریز خون ما را
به سرم هوای عشق تو اگر که یک خیال است
به خیال خود بسازم که وصال تو محال است
غم عشق در دل من چو درخت ریشه دارد
تو گمان نکن که نوپاست و مثل نو نهال است
من و سیل اشک و دامان،تو وناز و دلبری ها
که لیاقت دو چشم تو، کرشمه و دَلال است1
تو و عشق جان گدازت،من و درد و سوز و سازم
چه کنم که در بیابان، من و صحبت غزال است
غزلی نگفته باشم که تو در نظر نباشی
تو ببین که دفتر من ،همه از تو شرح حال است
تو شکوه آفرینش به دلم غمی نهادی
که نرفتنی است از دل،و به فکر اتصال است
تو مواظب "رها"باش که بی تو خون بگرید
تو بریز خون ما را ،که به دست تو حلال است
علی میرزائی"رها" 5/10/1397
1-دَلال= ناز کردن

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 124 نفر 162 بار خواندند
علی میرزایی (19 /11/ 1397)   |

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا