3 Stars

مسخ

ارسال شده در تاریخ : 09 خرداد 1394 | شماره ثبت : H94340

آزارهایت نیز
تو را
از من
نگرفت
...
بر پیشخوان بازارها
دنبال دل و قلوه های تکه تکه ام
سلاخی صورتک ها نیز
تو را از من نگرفت
...
خیره ام
به درخت های بیزار
در ضربه های کوبنده ی تبرها
حتی
وحشت ناگزیر جنگل نیز
تو را از من نگرفت
...
می شتابم
به کارزار گلادیاتورها
شیرها را شمشیرها
می بلعند
خشونت بدوی بشر نیز
تو را از من نگرفت
...
وقتی چاقوی رم
شکم مصر را
می شکافت
دلواپسی مضحک سزار نیز
تو را از من نگرفت
...
ژن های من
نمی توانستند
کدهای نابلد خود را
بشکافند
چنان که آمیختند
یاغیان بیابانی
در خون و رگ من
حتی هزار پاره گی هویتم نیز
تو را از من نگرفت
...
در اولین برخورد ستمگرانه ی
انسان با خود
وقتی شوکران
سهم فهم شد
حتی ظلمات نیز
تو را از من نگرفت
...
پیامبران خوش آواز
پیامبران خوش نعمت
پیامبران خوش کلام
پیامبران مصلوب
پیامبران آتش
دروغ های کتابدارت نیز
تو را از من نگرفت
...
هر چه برمن
رفت
سکوتت
آزاری بود
که تو را از من نگرفت

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 429 نفر 659 بار خواندند
طارق خراسانی (09 /03/ 1394)   | علی اصغر اقتداری (10 /03/ 1394)   | علی فیروزکوهی (10 /03/ 1394)   | کریم لقمانی سروستانی (10 /03/ 1394)   | کمال حسینیان (10 /03/ 1394)   | محمد اخباری (11 /03/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (15 /03/ 1394)   | هما تیمورنژاد (24 /04/ 1394)   | محمد زارع جعفری (24 /04/ 1394)   | نگار حسن زاده (24 /04/ 1394)   | مجتبی جلالتی (07 /01/ 1399)   | محمد مولوی (24 /04/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :5


نظر 12

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا