اگر بتوانم تو را در یک کلمه توصیف کنم، بی تأمل خواهم گفت: «عشق»!
آری، ای عشق هر بار در قنوت نمازهایم می خوانم: «ربنا آتنا فی دنیا لیلا و فی الآخرة لیلا و قنا عذاب دوری لیلا»
باور کن، از اینکه عاشق توام احساس غرور میکنم.
هر وقت یادِ تو میاُفتم؛ در ذهنم مهربانی خطور میکند. چگونه میتوانم تو را تصور کنم و حسرتی غریب بند بندِ بدنم را نلرزاند؟!
خودت بهتر میدانی که لحظات انتظار چقدر سنگین میگذرند. اگر گذرت به این حوالی افتاد؛ نزد من بیا، شاید بشکنی چینی نازک تنهایی من را...
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
نظر 1
اعظم قارلقی 11 اسفند 1398 11:16
چقدر عااالی و زیبا
غافلگیر شدم و خیلی لذت بردم
احسنت به شما