۱. به آتش میکشم
خاطراتت را
با سیگاری
تو که می سوزم
در آتش فراقت.
۲. زندانی
بیهوده به آزادی
می اندیشد
خبرش نیست
آنان که بیرونند
سرگردان در زندان خویش اند.
۳. بریدی تمام باورهای سبزم را
با ارّه ی نیامدنت
گرچه می دانستی
به باران آمدنت
بارور کرده بودم
درخت باورم را.
۴. خواب از چشمانم
ربوده ای
حتی در بیداری
خواب تو را می بینم.
سعید فلاحی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
دادا بیلوردی 14 اسفند 1397 20:33
درود
سعید فلاحی 14 اسفند 1397 21:31
درودتان
در پناه حق