من و تو
و این باغستان مشترک
که پر شده از درختان پر ثمر در کنار علفهای هرز
از آمیزش پرنده هایی که فقط در ذهن ما آشیان می کنند
و میدانند چگونه از سیاهی پر باز کنند
تا روشنایی گشوده شود
و نیز از زاده این هماغوشی
باور گشته ایم
ابر رحمتی که دور سازد
ابر نابارور قهر و کینه
تا رها سازد ز خشکسالی موطن ما
از جرقهء این تماس ها باران شود
تلون و پهنای باغستان ما
به بلندانیدن این پرواز
در گستردگی امیزشها
و دعوت یکدیگر به نشستن
در آشیانه هم
وابسته است
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 1
حسن مصطفایی دهنوی 15 بهمن 1397 23:06
درود جناب عبدالحسین پور
زیبا سروده اید