3 Stars

میخواهد چکار؟

ارسال شده در تاریخ : 21 اردیبهشت 1394 | شماره ثبت : H94231

این کویر خشک ما ، خورشید میخواهد چکار؟
باغ بی برگی ، درخت بید میخواهد چکار؟

آسمان شعر ما ، حتی بدون یک شهاب
شهر خواب آلوده ها ، ناهید میخواهد چکار ؟

با کدامین سنگ ، شعری را ترازو می کنند
من ، نمیدانم غزل ، تمجید میخواهد چکار ؟

آنهمه له له ، که برخی بهر شهرت می زنند
عقده ی شاعر شدن ، تایید میخواهد چکار ؟

شاعری که شعر او ، در قافیه تنگ آمده
مانده ام که اینهمه تردید میخواهد چکار !؟

وای اگر پیوند نامیمون هایکو با غزل !!
احتمالن کودکی زایید ، میخواهد چکار؟

یا چنانچه یک نفر ، ناخواسته شعری سرود
ناگهان بیتی ز من دزدید ! میخواهد چکار !؟

یا اگر در یک غزل ، نبض قلم افتاد و بعد
گریه کرد و قلب او لرزید ، میخواهد چکار؟

یا اگر روزی ، خداوند غزل بیدار شد
آمد و بر شعر ما خندید ! میخواهد چکار ؟

شعر اگر موزون و زیبا و پر از ایهام بود
نقطه چین و کسره و تشدید ، میخواهد چکار ؟

داد از این نقدهای بی سرو سامان و زشت
شعرهامان ، اینهمه تهدید میخواهد چکار ؟

در هجوم سبک های من در آوردی اگر
ریشه های شعر ما خشکید ، میخواهد چکار؟

هیچکس باور نکرده ، گریه های شعر را
شعر اگر آشفته شد نالید ، میخواهد چکار ؟

درد دل ها صف کشیده پشت هر دلواپسی
گر غزل از کوچه ها کوچید ، میخواهد چکار ؟

آخرین تقدیر من ، دلشوره های شعر شد
شعر پاک پارسی ، تعمید میخواهد چکار !؟


م.ج.یاس خیال 1394.02.04

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 573 نفر 1067 بار خواندند
حامد زرین قلمی (21 /02/ 1394)   | محمد جوکار (21 /02/ 1394)   | اله یار خادمیان (21 /02/ 1394)   | طارق خراسانی (21 /02/ 1394)   | ابراهیم سبحانی (21 /02/ 1394)   | دادا بیلوردی (21 /02/ 1394)   | منصوره فتوحی (21 /02/ 1394)   | مهناز چالاکی (21 /02/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (21 /02/ 1394)   | طیبه طه (تهرانیان) (21 /02/ 1394)   | علی اصغر اقتداری (22 /02/ 1394)   | کرم عرب عامری (22 /02/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (23 /02/ 1394)   | احمد البرز (23 /02/ 1394)   | نرگس دوست (25 /02/ 1394)   | فهیم بخشی (31 /02/ 1394)   | مرتضی دولت ابادی (19 /02/ 1399)   | محمد مولوی (06 /04/ 1399)   | امیرحسام زمانیان (03 /06/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :6


نقد 1

  • مرتضی دولت ابادی   19 اردیبهشت 1399 22:04

    این همه لطف بیان و طبع سرشارشما
    تیغ نقد و پرسش و تفسیر می خواهد چه کار؟!!

    ارادتمند دولت ابادی(جان فزا)

نظر 28

  • حامد زرین قلمی   21 اردیبهشت 1394 01:59

    استاد جوکار عزیز
    از اینکه خواهش این برادر کوچکتان را پذیرفتید
    و با حضورتان گرمی بخش محفل ما شدید ، صمیمانه سپاسگزارم

    rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

    • محمد جوکار   21 اردیبهشت 1394 02:05

      سلام و عرض ادب و ارادت بر حضرت استاد زرین قلمی فرهیخته و عزیز
      " در میــان ِ سـخـنِ محـفـلِ شیرین دَهـنـان
      هرکجا صحبت عشق آمده ، فرهاد ، تویی"

      تویی آن قامت بالنده و زرین قلم
      جان فدای تو که شایسته ی استاد ، تویی

      هر کجا می نگرم دولت جان پرور توست
      رونق انجمن و قامت شمشاد ، تویی

      عرصه ی شعر و ادب ، بزم دلارای تو شد
      چشمه ی معرفتی ، زینت هر یاد ، تویی

      هر چه در وصف تو گفتم همه آوای دل است
      برده دل از من و تیر افکن و صیاد ، تویی

      ای فدای قدمت ، هر نفس " یاس خیال "
      آنکه بنموده دلم را ، ز غم آزاد ، تویی .
      =======================
      قدم های مهربان تان را روی نگاه من می گذارید
      خرسندم که در محضرتان شاگردم و بر خود می بالم که سایه ی مهربان استادی فرهیخته را بر سر دارم
      چشمه ی مهرتان تا جاودان جوشان


      rose rose rose

  • طارق خراسانی   21 اردیبهشت 1394 08:22

    سلام بر حضرت جوکار

    به روانی آب می سرایید و این نشانگر طبع روان و تسلط کامل شما به اوزان عروضی ست
    خواستم نقد کنم ناگهان این بیت شما نمایان شد و نگرانم کرد:

    داد از این نقدهای بی سرو سامان و زشت
    شعرهامان ، اینهمه تهدید میخواهد چکار ؟

    بنده اگر دو سه بیتی می توانم بقول دخترم آتنا بهم" ببافم " علتش همین نقد بوده و همیشه
    ملتمسانه از دوستان خواهش کرده ام که شعر مرا نقد کنند و معایب آن را به حقیر گوشزد کنند.
    غزل بلندی سروده اید و همانگونه ابتدا عرض کردم بسیار روان است و باور بفرمایید خواندم و لذت بردم
    شما به این ابیات دقت بفرمایید:

    داد از این نقدهای بی سرو سامان و زشت
    شعرهامان ، اینهمه تهدید میخواهد چکار ؟// این همه تهدید می خوهد چکار؟ جمله صحیح است

    در هجوم سبک های من در آوردی اگر
    ریشه های شعر ما خشکید ، میخواهد چکار؟// در اینجا جمله ناقص است باید چنین می بود که شاعر از این سبک های من در آوردی
    که ریشه ی شعر ما را خشکانده چه می خواسته ؟ یا از این کارش چه می خواهد؟ که این بیت چنین معنایی را نمی رساند.


    هیچکس باور نکرده ، گریه های شعر را
    شعر اگر آشفته شد نالید ، میخواهد چکار ؟ به لحاظ معنایی اینجا هم با مشکل عمده ای مواجه می شویم

    درد دل ها صف کشیده پشت هر دلواپسی
    گر غزل از کوچه ها کوچید ، میخواهد چکار ؟ این بیت هم معنا را نمی رساند
    البته بنده روی چند بیت بعنوان نمونه انگشت گذاشتم ابیات دیگری نیز موجود هستند که باید روی معنای
    آن کار کرد.


    در پناه رب العالمین
    سلامت و موفق باشید آمین


    rose rose rose rose
    applause applause applause applause

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 00:16

      سلام بر یار خراسانی
      ضمن سپاس از حضورتان
      قطعن می دانید که در غزل مذکور جمله ی " میخواهد چکار؟" بعنوان یک جمله ی پرسشی ظاهر شده و جملات پرسشی با کارکردهای متفاوت منجمله : اثبات‌ و اقرار، نفی‌ و انکار، نهی‌، سخریه‌ یا ریشخند، تعجب‌ و حتی تحقیر ، می باشند و همه ی جملات پرسشی فوق نیز با کارکردهای متفاوت ظاهر شده اند و عنداللزوم دارای مفاهیم یکسان نبوده و نمی باشند .
      بدین لحاظ ، بهتر آن بود که جنابعالی بجای برداشتهای آمرانه و قضاوت های شخصی نسبت به ابیاتی که بوضوح توانسته اند با حداقل واژگان معضلات فعلی شعر را بتصویر بکشند ، در مورد مفاهیم مورد نظر شاعر نیز داد سخن می دادید اگرچه با این منطق ، شاید این مفاهیم هم از دیدگاه حضرتعالی بدرستی بیان نشده باشند !!
      وقتی یک مخاطب خاص (شاعر ) که منطقن باید ، با اولیه ترین کارکردهای یک جمله ی پرسشی آشنایی داشته باشد اینچنین داد سخن می دهد و شاکله ی یک شعر را زیر سوال می برد ، پس وااسفا بر مخاطبین عام !!
      ضمنن اینجانب به احترام فضای ادبی انجمن شعر ایران ادامه ی این بحث را بصلاح نمیدانم و در صورت نیاز ، آمادگی دارم که در حضور اساتید فن ، بصورت رودر رو از مطالب فوق دفاع نمایم.
      بازهم سپاسگزارم

      • طارق خراسانی   23 اردیبهشت 1394 00:37

        سلامی دوباره خدمت حضرت جوکار

        دوست نازنینم اگر می دانستم ناراحت می شوید هرگز چیزی نمی نوشتم
        بنده خودم از آن کسانی هستم که گاهی زیر اشعارم می نویسم حتمن
        این شعر مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
        یقین داشته باشید هرگز در خصوص سروده های شما شاعر عزیز و عزیز جانم
        دیگر مطلبی نخواهم نوشت ولی از حضرتعالی تمنا می کنم اشعار اینجانب را
        زیر تیغ نقد برده و شک نداشته باشید مرا مرهون محبت های خود خواهید کرد.

        در پناه رب العالمین شاد زی


        big hug rose rose rose rose big hug

    • احمد البرز   23 اردیبهشت 1394 16:02

      سلام
      استاد طارق خراسانی عرض ادب و احترام دارم حضور شما و سرورانم در این سایت وزین
      در مورد سروده زیبای جناب جوکار اتفاق موجود در شعر ایشان گلایه از نوع همین
      روش

      نقد ها میباشد اگر از چند منظر شعر مورد توجه قرار گیرد متوجه میشویم
      که کار و رسالت شعر در رساندن مطلب به همه مخاطبانش هست حال اینکه گاه میتوان بخشی از جامعه کوچک را سیراب کند وگاه هیچ...

      چون چشمه ی غزال شعر پای چشمه ای ایستاد و روان گردید و به دریا برسد
      این بیت از شعر بنده توجه فرمایید دارای کنایه و ایهام هست اگر چه زشت
      درون چشم چو فاضلاب او
      نهنگ ها فتاده ومرده اند rose

      • طارق خراسانی   24 اردیبهشت 1394 00:00

        با سلام و درود

        دستمریزاد
        ممنونم از نظر عالی آن عزیز بهتر از جان
        بنده خودم اهل نقدم از نوجوانی می رفتم خدمت بزرگان شعر و ادب و ملتمسانه
        می خواستم معایب شعر هایم را بگویند.
        جناب جوکار ادیب شاعر هستند و حقیر رشته تحصیلی ام فنی بوده .

        مجدد از حضور شما در این بحث تشکر می کنم

        در پناه خدا

        rose rose rose

  • ابراهیم سبحانی   21 اردیبهشت 1394 14:29

    درود بر ودوست نازینن
    دیدارتوهرروز قضا می شودافسوس
    تاچندتماشابکنم شب پره هارا

    جناب جوکار مشتاق دیداریم
    امیدوارم کرمان ببینمتان

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 00:59

      درودها بر دوست گرانقدرم جناب سبحانی عزیز
      سپاسگزارم از مهر نوازی همواره تان
      در پناه خالق زیبایی ها
      rose rose rose

  • دادا بیلوردی   21 اردیبهشت 1394 19:19

    درود بر جناب جوکار عزیز
    از دیدارتان بسیار خرسندم
    غزلتان آبدار و محکم و جوشیده از دل است
    قلمتان همواره پر بار باد. rose

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 01:00

      همیشه درود بر استاد مهرم جناب بیلوردی عزیز
      سپاسگزارم از حضور زلال و مهربانتان
      چشمه ی مهرتان همیشه زلال و جوشان
      rose rose rose

  • مهناز چالاکی   21 اردیبهشت 1394 19:52

    درود فراوان بر استاد جوکار بزرگوار و دوست داشتنی
    لذت بردم از سروده بسیار دلنشین و زیبایتان
    قلمتان جاوید

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 01:02

      درودها بر بانوی مهر و ادب مهناز بانوی گرامی
      نگاه محبت آمیزتان را ارج می نهم
      وجودتان مانا و مهرتان جاوید
      rose rose rose

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   21 اردیبهشت 1394 19:53

    استادم جناب جوکار عزیز بسیار زیبا وبا احساس سرودید ممنونم rose rose rose rose rose rose rose rose

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 01:03

      همیشه درود بر استاد دلم جناب منوچهری گرانسنگ و عزیز
      حضورتان ارزشمند و باعث افتخار است و محبت های شما بی جبران
      بمانید با مهر تا مهر
      rose rose rose

  • طیبه طه (تهرانیان)   21 اردیبهشت 1394 21:05

    سلام و احترام

    سروده زیبایتان بسیار روان و پر معنی

    کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند

    خاطر مجموع ما زلف پریشان شما rose

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 01:05

      عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده,
      بازگردد یا برآید چیست فرمان شما؟

      درودتان باد مهربانو تهرانیان عزیز
      چه زیبا به کلبه ی احساسم آمده اید و چه پر مهر است قدمهایی که رنجه رنجه بر چشمانم گذاشته اید.
      در پناه خدای اطلسی ها
      rose rose rose

  • علی اصغر اقتداری   22 اردیبهشت 1394 16:19

    درود بر شما
    شعر عمیق وزیبایی یبود فقط دوبیت مورد بحث جناب طارق را من با ایشان هم عقیده ام وتازه اگر حذه هم بشوند به کلیت غزلتان لطمه نخواهد زد

  • اله یار خادمیان   22 اردیبهشت 1394 19:22

    نوشیدم از زلا ل اندیشه ی شما بر قرارو بر مدار حق کوشا و سر فراز باشی rose rose rose rose

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 01:07

      درودتان باد جناب خادمیان عزیز
      مقدمتان گلباران
      حضورتان باعث افتخار و دلگرمی است.
      پاینده مانید به مهر و دوستی
      rose rose rose

  • کرم عرب عامری   22 اردیبهشت 1394 20:35

    rose rose rose
    آفرین بشیرین زبانیت گرامی

    • محمد جوکار   23 اردیبهشت 1394 01:08

      درودها بر جناب عرب عامری گرانمایه
      مقدمتان گلباران
      خرسندم از تجلی مهر و محبت تان
      مانا مانید به مهر
      rose rose rose

  • احمد البرز   23 اردیبهشت 1394 16:03

    ین کویر خشک ما ، خورشید میخواهد چکار؟
    باغ بی برگی ، درخت بید میخواهد چکار؟

    آسمان شعر ما ، حتی بدون یک شهاب
    شهر خواب آلوده ها ، ناهید میخواهد چکار ؟

    با کدامین سنگ ، شعری را ترازو می کنند
    من ، نمیدانم غزل ، تمجید میخواهد چکار ؟

    آنهمه له له ، که برخی بهر شهرت می زنند
    عقده ی شاعر شدن ، تایید میخواهد چکار ؟

    شاعری که شعر او ، در قافیه تنگ آمده
    مانده ام که اینهمه تردید میخواهد چکار !؟

    وای اگر پیوند نامیمون هایکو با غزل !!
    احتمالن کودکی زایید ، میخواهد چکار rose

  • احمد البرز   23 اردیبهشت 1394 16:05

    سلام
    استاد جوکار عزیز به دریا رسیدم
    مرا بردی
    وای من موج امد
    غرق شدم
    درون چشم چون حباب من
    موجی میرسد و خورشید فنا میشود
    rose

    • محمد جوکار   25 اردیبهشت 1394 22:37

      وای از این نقدهای بی سر و سامان و زشت !!

      درودت باد استاد مهرم جناب البرز عزیز
      سپاس از حضور همواره و ارزشمندتان

      rose rose rose

  • نرگس دوست   25 اردیبهشت 1394 20:09

    rose

  • امیرحسام زمانیان   03 شهریور 1399 15:57

    سلام و درودrose
    خواندم و لذت بردمapplause
    بمانید rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا