تویی طناز شهر آشوب شب های پریشانی
تویی در تندباد حادثه ، نقشی که می مانی
مراعات النظیر چشم تو ، چنگیز تاتار است
که فرمان ، تا بلاد ماوراء النهر می رانی
نگاهت ، گاهوار بیقراری های احساس است
تو لحن آیه های عشق ، در لبخند بارانی
حضورت نور می پاشد ، درون برزخ کوچه
تو در بی تابی من ، رخنه ی خورشید سوزانی
شبیه پلک لاله ، در طلوع خنده ی صبحی
شبیه لاله های واژگون دشت دالانی
تو محراب شکوفه ، در طواف شبنم عشقی
تو نجوای نسیم دلنواز صبحگاهانی
نگاهت ، طالع فرخنده ی تشریف خورشید است
که میخواهی به یک غمزه دل ما را بلرزانی
تو لحن گرم سنتور و رباب و چنگ و قانونی
منم خنیاگر یاس خیال انگیز ، می دانی ؟
منم شمع تمنا ، در زیارتگاه چشمانت
دخیلی بسته ام بر چشم تو ، در بیت پایانی
محمد جوکار " یاس خیال" 1397.04.27
https://t.me/yasekhial1
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 9
بهاره میرشفی 01 شهریور 1397 11:19
زیباست.
محمد جوکار 02 شهریور 1397 23:07
سلام و مهر و ادب
نوش نگاهتان
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 02 شهریور 1397 00:34
درودها.......................................
محمد جوکار 02 شهریور 1397 23:07
درود و مهر و سپاس بر حضور ارزشمندتان
حمیدرضا عبدلی 03 شهریور 1397 20:44
با سلام استاد بسیار عالی
محمد جوکار 04 شهریور 1397 22:59
درود و مهر و سپاس بر حضور مهربان تان
دادا بیلوردی 05 شهریور 1397 00:02
مراعات النظیر چشم تو ، چنگیز تاتار است
که فرمان ، تا بلاد ماوراء النهر می رانی
.
درود بر استاد جوکار عزیز
لذت بردم از احساس لطیفتان
مهدی صادقی مود 07 شهریور 1397 02:45
درود ادیب ارجمند
بسیار زیباست
برقرار باشید
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 13:21
☆☆☆☆☆