دلی نمانده برایش که اعتصاب کند
زنی که زدبه سرش باخودانقلاب کند
میان جمعیتی ازمترسکان مانده
خداکندسفری تازه انتخاب کند
به شرع ومنطق وقانون هزارطعنه زده
هزارطعنه که تنهاکه رامجاب کند؟
به هیچ می رسدوبازهیچ یعنی که
دودل نشسته که از گفتن اجتناب کند؟
بگویدوبشودآنچه که نبایدیا...
نگویدوهمه ی عمر راخراب کند!!
نشست و زدبه سرش درمیان این همه نه
بماندوهمه رابا بَلی جواب کند
بگوکه فاتحه ی شهر رابخواندشیخ
زنی زده به سرش باخود انقلاب کند
نجمه عیدی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
پژمان خلیلی 06 بهمن 1397 18:19
آسمون اوری گرهد دنیانه کرد سرد
آسمون اوری گرهد
گفته بودم بی تو می میرم
ولی این بار نه
گفته بودی عاشقم هستی
ولی انگار نه
هر چه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست
خو نمی گیرم به این تکرار طوطی وار، نه
تا که پابندت شوم از خویش می رانی مرا
دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه
قصد رفتن کرده ای تا بازهم گویم بمان
بار دیگر می کنم خواهش ولی اصرار نه
گه مرا پس می زنی
گه باز پیشم می کشی
آنچه دستت داده ام
نامش دل است افسار نه
آسمون اوری گرهد دنیانه کرد سرد
آسمون اوری گرهد دنیانه کرد سرد
مو چطو دل خوش کنم لا ای همه برد
لا ای همه برد
می روی اما خودت هم خوب می دانی عزیز
می کنی…
دادم هی بیدادم هی مندم خوم تک
مندم خوم تک
مرقیامت بنشونمون کل یک
مرقیامت بنشونمون کل یک
khl.pezhman@gmail.com
سعید فلاحی 04 اسفند 1397 15:32
درودتان
زیبا و شیوا
احسنت
محسن بیاتیان 16 فروردین 1398 03:30
افرین بسیار صمیمی بود
یک نکته اگر اجازه بدهید عرض کنم
میان جمعیتی ازمترسکان مانده
خداکندسفری تازه انتخاب کند
پیشنهاد
میان جمعیتی مانده ازمترسک ها
خداکندسفری تازه انتخاب کند