3 Stars

آرزو

ارسال شده در تاریخ : 02 بهمن 1397 | شماره ثبت : H947253

تو را با باد می بینم!
گهی با ابرهای فصل باران!
و یا با قاصدک های مهاجر!
نمیدانم...!
چه میگویند با تو، آن پیامبرهای خاموش مسافر؟!!
*
من از شوقِ شنیدن
گاه در بالا بلندای غریبِ قُلّه ای
دامن ابرِ سپیدی را گرفتم.
یا که در پایین دست
در درًه ای نا آشنا
گرِهِ لابه به مویِ مُضطَرِ بااد زدم.
*
من از شوق شنیدن
گاه در گوشه ی دِنجی،
-آراااام-
در حریر سمعک یک قاصدک
لبِ نجوا به تمنّا بُردم.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 142 نفر 221 بار خواندند
Ebrahim Hadavand (02 /11/ 1397)   | حسن مصطفایی دهنوی (14 /11/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :1


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا