نوشته های ادبی آرزو نوری

آرزو نوری

عنکبوت

آرزو 25/ 7 /1394 0 دیدگاه

چند روزی می‌شد که اشتهایش را نسبت به همه چیز از دست داده بود. از این که آخرین روزهای عمرش را در زیر این بوته گل سرخ طی کند چندان راضی نبود. فکر می‌کرد حالا که قرار است بمیرم چرا جای بهتری نباشم؟ مثلا ...

ادامه نوشته
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا