تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مسعود بافقی زاده

لب بـر لب ِ نازدارِ هـر غنـچه گرفت بر شاخه پرید و شهد آلوچه گرفت سرمـست بهار بود و در عالـَم خـود یک بوسه از عندلیب قالیچه گرفت شاعر : مسعود بافقی زاده وقتش شـده تا رخـوت و بـوران برود آن یوسف ...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

ما منتظریم، چشم بر احسانت در محفل عشق، کوچه ی رندانت کی می آیی مست کنی این همه را با آب حیات ، جمعه، در دستانت ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

من ضربدرتو میشودعمری سعادت منهای تواین زندگی یعنی حماقت تقسیم برتومیشود داروندارم اماتوبااویی واین یعنی سیاست...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

شش شب به امید، شمع می افروزم پروانه شدن، به عشق، می آموزم شبهای قشنگ جمعه، تا صبح به شوق در آتش انتظارتان می سوزم ...

ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

تا عشق، نبینی و ندانی که چه هست؟ با خطّ و خیالات نخوانی که چه هست آن، جامِ جهان بینِ جمال است به جان بی عشق ندانی که جوانی به چه هست ( مقصود ) ...

ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

در طالعِ این ملک به جز جنگ نبود چشمانی مگر، پر طلب و تنگ نبود آنکس که به پا شد عَلَمی دست گرفت در عمقِ دل اَش جز سرِ نیرنگ نبود ( مقصود ) ...

ادامه شعر
مهدی سیدحسینی

شعبان شد و نکهت گل یاس آمد ایّام سرور و شور و احساس آمد سجّاد و حسین و گلعذار نرگس همراه به زادروز عبّاس آمد ????اعیاد شعبانیه خجسته باد ????...

ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

دانی که چرا مَدفنِ غُصّه و غَمیم چون با دو زیادیم، و با یکی کمیم نه شِمشِ طلاییم و که زینت بکنیم نَی شاخهِ بس سخت و سِتَبرِ آهنیم ( مقصود ) ...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

۱) تا چند مرا چنین غمین می خواهی زندانی تنگ کوچکی چون ماهی دریایی و بی نصیبم از آغوشَت بگذار ببوسمَت تو را گهگاهی ۲) یک عمر پیِ مال دویدیم و نشد از لذّت و از عشق بریدیم و نشد این عمر چه کوتاه و چه ...

ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

از نسلِ خطاییم و همه، باخته ایم بی علم، پیِ راحتِ جان تاخته ایم حالا که همه کوخ شده خانه ی ما از ترسِ خدا، کاخِ دعا ساخته ایم ( مقصود ) ...

ادامه شعر
حامد بشیر

روح تو به گیاه هرزه‌ای می‌ماند که بی‌پروا شاخه‌ها و گل‌های ریز خود را به اطراف پراکنده است #بشیر

ادامه شعر
محمد تقی  خوشخو

چشم همت مدار ز گردش چرخ بی بنیان که جمله خراب است  جهان و کار جهان غلام همت خود باش که هر که ندانست فرو به کار خود ماند و از کف بداد عنان (محمد تقی خوشخو) ...

ادامه شعر
حامد بشیر

تنها برف می‌دانست که درخت چه اندازه تنهایی‌اش را دوست دارد ....

ادامه شعر
سپیده اسدی (مهربان)

قابِ خیالم ای عشق،تو رویای محالم شده ای یک دلخوشیِ رو به زَوالم شده ای میبینمت هر روز، ولی میدانم چون عکس، فقط قابِ خیالم شده ای سپیده اسدی مهربان...

ادامه شعر
رامین خزائی

کدامیک بهتر است؟ اولی یا دومی؟ با عشق بیا تا بر ساحل بروی بر روی کلک بی کلک از گل بروی با غیر مرو عاطل و باطل بشوی از دیده اگر روی تو از دل بروی با عشق چرا تا بر ساحل نروم بر روی کلک بی کلک از گل نر...

ادامه شعر
امیر ابراهیم مقصودی فرد

کِی بندهِ زور وُ زَر وُ تزویر، نبود از ترس به یک لقمهِ نان سیر نبود؟ آزاده سخن گفت وُ، در آزادی بمُرد دندانِ دل اَش، در طَمَعی گیر نبود؟ مقصود ...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

میلادِ پر از سرور فرزند رضاست هنگامه ی رویشِ گلِ جود و سخاست امروز درِ رحمتِ ایزد باز است الحق که جواد آینه ی مهر خداست #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۱۲ بهمن ۱۴۰۱...

ادامه شعر
یونس شاهوردی

داستان زندگی من شده اسباب غمم خسته از تنهایی و این همه بی کسی منم شاید این طالعمه باید بسوزم توی درد اما واقعا دیگ جونیم نمونده تو تنم یونس شاهوردی...

ادامه شعر
یونس شاهوردی

سر در گریبان و دلم از غم تو خار شد گویی سیه شد خانه ام بر سرم اوار شد دلتنگمو مست و خراب هر لحظه ای گوشه نشین اشک ریختن پشت تو بجای اب برایم این کار شد یونس شاهوردی ...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

برفی که چنین از آسمان می بارد این بوسه که روی گونه ام می کارد سرد است شبیه آخرین بوسه ی تو احساس تو را به یاد من می آرد #جواد_امیرحسینی(مهراد) دی ۱۴۰۱ ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا