- لیست اشعار
- قالب
- پریسکه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
پویا نبی زاده
در27 /03/ 1374 -
اردوان فرج پور
در27 /03/ 1371
عاقبتــــ شـــبـی به دیــــــدار خویش خواهـــــم رسیـــد ============================== من از فــــراق تو می پوســـم تو از نبــــود من شــــعر می شوی ============================ گ...
ادامه شعرمرا از دارِ دنیــــــا ! بیـــــــــــدارم کنید ========================== با قلـم ازعـــــدل سرودم عدالتــــــ حاشــــــــا نمود قـلم را ========================== خوشــا مـــرگی ک...
ادامه شعربه خوابی عمیق رفته ام نه بیدار می شوم نه می میرم کاش به خوابم می آمدی...
ادامه شعر(6پریسکه) 1-"عدالت" در محکمه ى آدمیان ، ترازوی عدالت تشنج گرفته از نابرابری ها... . ************* 2-"دیوار" دیوارهای شب با سکوت هرزه شان زخم های شلاق,درد را تا صبح به خ...
ادامه شعرعمــری در تبـــ هر "بت " ندانستـــه ! چهـــل ستون آوار ریخـــــتم در گمانم من کیستــــم !؟ ++++++++++++++++++++++++++++++ رنجــی که بر کاغـــذ می نشیند حظی ستـــــ که دل می کشد ...
ادامه شعرچه زیبا می شوند آرزوهای من وقتی که با خیال قدمهایت پاک می کنم رد پای نبودنت را .................................................................... عاقبت عصا به دست خواهد شد شهری...
ادامه شعربانو...زنده به گورشدم ازاین تبعید... برایم ازسرزمین لبهایت بوسه های مکررهدیه بیاور...
ادامه شعردر معبد چشمت چادر زدم تا هرم نگاه تو راز هستی عشق را به نظاره بکشد
ادامه شعرخوشا به حال شهری که هر بامدادِ زمستان چشمانِ آدم برفی ها خیره به رؤیاهای یخ زده نیست ........................................................ برفها آب شدند دیدم در این جنگل ...
ادامه شعرقرار رؤیاهایمان در آسمانها آنجا که ابرها شوقِ باریدن دارند ولبخندِ ستاره ی بخت ماه را هم عاشقتر می کند ............................................................ این پنجره را طاقتِ ...
ادامه شعر"این بار"پشتِ پنجره ی اتاقم به تصویر می کِشم احساسم را "شاید این ابر"شوقِ باریدن یابد ............................................................... بعد از رفتن تو آرامگاهِ خاطرات...
ادامه شعرامشب با سُرمه ی چشمانِ یلدا نگاهِ ستاره ها هم عاشق تر می شود و "آسمان" سر به بالینِ مهتابش زیباترین گیسویِ غزل را می بافد...
ادامه شعرحک کُن بر آینه ی این دل تصویرِغمهایت را پشت این آینه "کوهیست" که از جنسِ سنگ صبور است
ادامه شعردو پریسکه خیال... خیالت را به دست کدام نسیم سپرده ای؟ که تمام این شهر بوی عشق گرفته است! شیرینی... انقدرنقل هرمحفل نشو... همین که شیرینیت کاردست دل من داد برای هفتادپشتت کافیست......
ادامه شعر"امشب"آسمان با اشکِ ستاره ها وضوی غم ساخته تا که در هجرتِ مهتاب سر به سجاده ی وداع گذارد (تقدیم به حضرت محمد ص )...
ادامه شعر"امشب" باز شامِ غریبان بر پاست برغریب الغربایی که قدمهایش بویِ کاروان زینب س می داد (تقدیم به حضرت امام رضا ع) ...
ادامه شعرعصرعاشورا بالهای سوخته ی فرشتگان بر فراز خیمه ها آسمان سر به "سجاده ی خون" می گریَد .................................................................... ...
ادامه شعرعاقبت... دست به دامانِ خورشید خواهد شد دریایی که دلش هوای آسمان کرده است ............................................................................... کوچ نخواهند کرد ابرها ا...
ادامه شعردرِ بالکن دلم را می بندم "تا" تو در آرامش دوباره در آن لانه کنی ............................................................... مرا... در اوجِ نگاهت رها مکن "چترِ نجاتی" ندار...
ادامه شعرمی ترسم محکوم شوم به قتل با ترانه یا غزل تو را تقسیم نمی کنم.
ادامه شعر