تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
فرزانه مظلومی( سبحان)

عاقبتــــ شـــبـی به دیــــــدار خویش خواهـــــم رسیـــد ============================== من از فــــراق تو می پوســـم تو از نبــــود من شــــعر می شوی ============================ گ...

ادامه شعر
فرزانه مظلومی( سبحان)

مرا از دارِ دنیــــــا ! بیـــــــــــدارم کنید ========================== با قلـم ازعـــــدل سرودم عدالتــــــ حاشــــــــا نمود قـلم را ========================== خوشــا مـــرگی ک...

ادامه شعر
غفور ابراهیمی

به خوابی عمیق رفته ام نه بیدار می شوم نه می میرم کاش به خوابم می آمدی...

ادامه شعر
زیبا  آصفی (آمین)

(6پریسکه) 1-"عدالت" در محکمه ى آدمیان ، ترازوی عدالت تشنج گرفته از نابرابری ها... . ************* 2-"دیوار" دیوارهای شب با سکوت هرزه شان زخم های شلاق,درد را تا صبح به خ...

ادامه شعر
فرزانه مظلومی( سبحان)

عمــری در تبـــ هر "بت " ندانستـــه ! چهـــل ستون آوار ریخـــــتم در گمانم من کیستــــم !؟ ++++++++++++++++++++++++++++++ رنجــی که بر کاغـــذ می نشیند حظی ستـــــ که دل می کشد ...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

چه زیبا می شوند آرزوهای من وقتی که با خیال قدمهایت پاک می کنم رد پای نبودنت را .................................................................... عاقبت عصا به دست خواهد شد شهری...

ادامه شعر
علیرضا رشوند

بانو...زنده به گورشدم ازاین تبعید... برایم ازسرزمین لبهایت بوسه های مکررهدیه بیاور...

ادامه شعر
نسرین سادات(نغمه) غضنفری

در معبد چشمت چادر زدم تا هرم نگاه تو راز هستی عشق را به نظاره بکشد

ادامه شعر
علیرضا خسروی

خوشا به حال شهری که هر بامدادِ زمستان چشمانِ آدم برفی ها خیره به رؤیاهای یخ زده نیست ........................................................ برفها آب شدند دیدم در این جنگل ...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

قرار رؤیاهایمان در آسمانها آنجا که ابرها شوقِ باریدن دارند ولبخندِ ستاره ی بخت ماه را هم عاشقتر می کند ............................................................ این پنجره را طاقتِ ...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

"این بار"پشتِ پنجره ی اتاقم به تصویر می کِشم احساسم را "شاید این ابر"شوقِ باریدن یابد ............................................................... بعد از رفتن تو آرامگاهِ خاطرات...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

امشب با سُرمه ی چشمانِ یلدا نگاهِ ستاره ها هم عاشق تر می شود و "آسمان" سر به بالینِ مهتابش زیباترین گیسویِ غزل را می بافد...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

حک کُن بر آینه ی این دل تصویرِغمهایت را پشت این آینه "کوهیست" که از جنسِ سنگ صبور است

ادامه شعر
الهه دهقان

دو پریسکه خیال... خیالت را به دست کدام نسیم سپرده ای؟ که تمام این شهر بوی عشق گرفته است! شیرینی... انقدرنقل هرمحفل نشو... همین که شیرینیت کاردست دل من داد برای هفتادپشتت کافیست......

ادامه شعر
علیرضا خسروی

"امشب"آسمان با اشکِ ستاره ها وضوی غم ساخته تا که در هجرتِ مهتاب سر به سجاده ی وداع گذارد (تقدیم به حضرت محمد ص )...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

"امشب" باز شامِ غریبان بر پاست برغریب الغربایی که قدمهایش بویِ کاروان زینب س می داد (تقدیم به حضرت امام رضا ع) ...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

عصرعاشورا بالهای سوخته ی فرشتگان بر فراز خیمه ها آسمان سر به "سجاده ی خون" می گریَد .................................................................... ...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

عاقبت... دست به دامانِ خورشید خواهد شد دریایی که دلش هوای آسمان کرده است ............................................................................... کوچ نخواهند کرد ابرها ا...

ادامه شعر
علیرضا خسروی

درِ بالکن دلم را می بندم "تا" تو در آرامش دوباره در آن لانه کنی ............................................................... مرا... در اوجِ نگاهت رها مکن "چترِ نجاتی" ندار...

ادامه شعر
بهاره میرشفی

می ترسم محکوم شوم به قتل با ترانه یا غزل تو را تقسیم نمی کنم.

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا