تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)

غزل " عشق و صراحت " از کتاب " تنهاترین اردیبهشت من " تقدیم به همسر عزیزم ________________________________ . تکیه دادم به تو، دیوانه شدن یعنی این مست ِ میخانه ی شاهانه شدن یعنی این . تا که لبخ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

دورم‌ زِتو ای دلبرِ من حـالْ٬خراب‌است از غصه‌یِ‌هجـرانِ‌تو این‌سینه‌کباب‌است آرامشِ من در سخنِ‌ گَــرمِ تو زیباست دنیاهمه٬بی‌عشـقِ تو لبـریزِ عذاب است در قصـــر ٬ بنــوشم عسلِ ناب ٬ بدونت درک...

ادامه شعر
مهناز نصیرپور

غزل یعنی تو و آبی پرواز تمام تار و پودم تشنه ات باز غزل یعنی دو دستت شاعر مهر من و مرداد بی تاب و شب و راز غزل یعنی تویی پایان و آغاز حروف نام تو بر لب شد آواز غزل یعنی بهار عاشقانه تو مض...

ادامه شعر
سمانه حاتمی

عشق یعنی نت ساکت نگاهت تپش های قلبمو یه ریتم تند تنظیم کنه نه که سکته باشه تو احساس من... عشق یعنی صدای قلبم بتونه ریتم احساس تو رو پید ا کنه نظم داشته باشه حتی دلامون وقتی که قرار باشه.... با ...

ادامه شعر
محمدعلی ساکی

یا با من دلباخته بگذار قراری یا اینکه فراموش نکن نامه نگاری در من غزلی زاده شد از مهر تو سرشار تا حسن ختامش شده از عشق تو جاری عنوان غزل گشته به نام تو مزین تا اینکه زیادم نبری گاه گداری ا...

ادامه شعر
مهرداد نصرتی(مهرشاعر)

وقتش که شد تمام تنش درد می­کند وقتش که شد تنش عرق سرد می­کند هی پلک­هاش می­پرد و اشک می­زند رنگش به مرده می­زند و زرد می­کند نه خواب می­رود، نه توانی که پا شود لعنت به هرچه بخت بر او کر...

ادامه شعر
محبوبه  طاری دشتی

چقدر تلخی این روزها را دوست دارم شبیه تلخی یک فنجان قهوه مثل چای بدون شکر مثل چای بدون تو، داغ های زندگی مرا شیرین هم می زند سر نوشت سردم می کند و بغض هایم را به جوش می آورد، در...

ادامه شعر
مرتضی برخورداری

دل خون کی رنگ رُخ ازشراب گلگون داریم از عشق فقط دلی پُراز خون داریم هم آتش سینه هست و هم خون جگر رنگی که به اعجاز دو مظنون داریم شن های روان شاهد راهند بپُرس دیریست شباهت...

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

بهر این چشم گهر بار ، چه می‌اندیشی بهر این حال و دلِ زار ، چه می اندیشی بهر این قلب که در وصل و فراق می‌تپد همچو دلِ سار ، چه می‌اندیشی از برِ ناوک مژگان که همی چون مضراب می‌زند زخمه بر این...

ادامه شعر
سمانه حاتمی

به بغض آلود ترین حالت ممکن گنگم... چه کسی دید که من بدون تو می مردم دل سپار و ره سپار و جان سپار... نکته به انجام که من به بودنت مجتاجم این تعلق که ببینی، تو به جانم! الفت عشق و شب تار وصال است ...

ادامه شعر
مهناز نصیرپور

قایقم در رود تنهایی شکست ابرهای غم هنوزم باقی است مه ناز نصیرپور

ادامه شعر
محمدعلی ساکی

تو که بودی ترانه می سرودم تورا می خواندم از عمق وجودم تمام آسمانم آفتابی کمی تا قسمتی ابری نبودم ××××××××××× تو که رفتی دلم را غم گرفته درون سینه ام غم دم گرفته نبودی تا ببینی بی تو ای د...

ادامه شعر
علی حاتمیان

لبانت خاموش بود و من به شوق شنیدن صدایی که نبود؛ تمام خاطراتم را مرور کردم... : << دوست دارم >>

ادامه شعر
محمد جوکار

عشق یعنی که من از دورترین فاصله ها لابلای غزلم ، خواب تو را می بینم در خیالی که پر از رایحه ی شب بوهاست هر شب از وسوسه ات ، سیب تو را می چینم کلبه ی عشق تو در دهکده ی شعر منست ساکن کوچه ی فر...

ادامه شعر
سجاد صادقی

من خواب بودم قبل تو بی تاب بودم قبل تو چون یک کویری تشنه لب بی آب بودم قبل تو با دیدنت من سوختم از عشق تو آموختم چشمان آبی تو را بر چشم هایم دوختم بی وقفه لبریزت شدم عشق دل انگیزت شدم تا...

ادامه شعر
محمد جوکار

رویای دلآویز شبم ، یادِ تو افتاد امشب ، غزل آغوش اَمرداد تو افتاد از دورترین فاصله ها ، سیب حضورت در مخملی از خاطره ی شاد تو افتاد از قامت رعنای تو صد فتنه بپا شد بر کوچه ی دل ، سایه ی شمش...

ادامه شعر
محسن صحت

گر تو بُتی من _ آدم مرتد یک تپِشَستی _مُحی و ممتد مثل نداری _ چون تو کسی نیست کز همه عالم _ یاد من افتد محسن صحت...

ادامه شعر
مهدی صادقی مود

هجومِ خاطره ات فرصتِ گریزم را گرفته از من و پاییز برگ ریزم را به فصلِ قافیه ناباورانه سوزاندی هزار هکتار از طبعِ شعرخیزم را برای داشتنت یک به یک فدا کردم گزینه های طلاییِ روی میزم را بِروی ماهرُ...

ادامه شعر
علی حاتمیان

پاییز داشت شروع میشد و ذهن لحجه دار مرا زیر باران تنهایی ام به مرور خاطرات محکوم می کرد

ادامه شعر
مهناز نصیرپور

می نوازد یادت تار موهای مرا... پُرِ موسیقیِ رویای تو آهنگین است شب تنهایی من ... مه ناز نصیرپور شانزدهم مهر نود و پنج...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا