تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سعید فلاحی

¤ آیه نور قطره ای ناچیزم و توصیفِ دریا مشکل است صحبت از شأن تو «یا عالیِ أعلیٰ» مشکل است آیه آیه نوری و ختم قرآن العظیم «هل أتیٰ» می خوانمت! تفسیر «أسرا» مشکل است دردها دارم به سینه یا علی درما...

ادامه شعر
سعید فلاحی

¤ مرا بطلب... دلم گرفته برای ماتمی که میدانی برای وسعتِ آن غمی که میدانی نشد باشم به کربلا و شرمنده ام دچار حال بد و مبهمی که میدانی چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی قبول کن! منم آن محرمی که می...

ادامه شعر
سعید فلاحی

¤ برای حسین گریه می کنم بارِ دگر برای حسین گریه می کنم با یاد کربلای حسین گریه می کنم با جمع سوگوار ز اعماق روح خویش با شرحِ ماجرای حسین گریه می کنم در جمع کودکانِ پدر مرده ی فقیر همچون یتی...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« ره ایمان » خدای را نـتوان دید با چنین چشمان ولی خدا را بـتوان دید از ره ایمان بشر که عاجزس از دیدن خدا و بشر خدای خود بتوان بـیند از ره قرآن ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دیو و انسان » روزی که سلیمان(ع) زِ بـرِ قادر سبحان در مُلک جهان آمد و شد رهبر ایمان داود (ع) پیمبر ، پدرش رهبر مخلوق وآن رهبریَـش را بـسپرد ...

ادامه شعر
علی رضایی پور مشیزی

نظری کن به من ای روشنی چشمانم
نظری کن که من از گم شدنم حیرانم
گرچه غافل شدم از آن همه لطف و احسان
چه بگویم که از این غفلت خود گریانم
به خدا، هر که پناه از بدی و پَستی بُرد...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« میزان عدل » ای پسر خوش سِیـر6،گوش بکن این کلام ظلم و تجاوز نکن ، تا بشوی نیک نام صحبت قرآن شنـو ، حکمت خلاق بین حکمت خلاق بود ، صحبت قرآن به نام ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« فاتح خیبر » علی (ع) مرد دانای با علم و هوش زِ علمش به دنیا بر آرَم سروش علی (ع) عالمِ علم دانایی است بیانش فزون از دُر2 است کن بگوش ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« درخت طیبه » هر کس درخت طیبه2 ، ناید به باورش قرآن بنه ، برادر من در برابرش بر گو درخت طیبه را آن خدا بگفت: دین محمد (ص) است و زه...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« منطق حق » گر منطق ارکان جهان ، منطق ما بود سرتاسر ادیان جهان ،‌ صلح و صفا بود این منطق ما می بُوَد از منطق قرآن قرآن که مسلّم بُوَد ...

ادامه شعر
سجاد حبیبیان

دلم چو دید رخت مبتلا و دینی شد به خاک مقدم و کویت سرم زمینی شد دلا ز حاجت خود از چه میشوی نومید که زائر از نجف آمد ولی مدینی شد برای شرح ولایش همین کفایت بس غلام قنبرش علامه ی امینی شد ز حال مض...

ادامه شعر
سجاد حبیبیان

خوش ان دمی که نشینی کنار زائر خود خوش آن زمانی که مجنون رسد به عاشق خود عزیز جان تو که دانی بدون تو هیچم دمی بیا و نشان ده نما و ظاهر خود تفقدی به من بی نوا و زاهد کن و بر دلم بنشان این نوای ناطق...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« طالب » مصطفی(ص) در عمل مصمّم3 بود رأس پیغمبری اش، خاتـم4 بود چون پیمبر زِ اول آدم5 بود ختم پیغمبران ، محمد(ص) بود ره بـپیمودنـش ، ره ح...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« مکتب محمد(ص) » ما پیروان مکتب درس محمدیم(ص) با تربیت زِ مکتب اولاد احمدیم دین بشر به همت احمد، به رونق است رونق به دین بُوَد ، اگر امداد احمدیم ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دُرِ یتیم » جانا نصیحتی کُنمت ، هوشیار باش بر عهد و همت بشری استوار باش بنگر که خلق پیش، چه همت نموده اند زآنها قیاس گیر و بر آن ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« شهر علم »1 شهر علم است محمد(ص) وعلی(ع) باب بُوَد طبق آن گفته ی پیغمبر(ص)و اصحاب بُوَد2 باب علمی که پیمبر(ص)به علی گفت همین درس علم و ادب و شهرت طلاب بُوَد ...

ادامه شعر
سارا عبداللهی فر

من ضامن عشق رویایی ام ای شه ،به امید احسان رضایی ام دانه می ریزم برای کبوتران تو من زائر در مانده ، بارانی ام من زشعیه گی ، چیزی ندارم آقا اما پای بند ، شفای آهویی ام عبداللهی (یاس) سلام ...

ادامه شعر
سارا عبداللهی فر

نمی دانم کی دلم را آب برد ؟ صدای اشک مهتاب برد نمی دانم کی ماهی کوچک لحظه هایم را هیاهوی تیغ ناب برد ؟

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« محرم اسرار » جانا که فرو مانده ،در این کار جهانی بایـد به خـدا ، باز گـذاری که بـدانی سِری است در این کار و در این فکر نهانی تا مَـحرم اسـرار ن...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« عهد پدر » ای شیعیان ، حقیقت دین را نظر کنید از راه اشتباه و غلط ها حذر4 کنید در راه اشتباه و غلط می روی کجا آنجا رَوی که خاک ندامت5،ب...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا