تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

دلم ای دل بیا باهم بگرییم بخون تِه شروه تا باهم بگرییم شو و روز از غم هفتاد ودو گل به دشت کربلا باهم بگرییم *** دلم ای دل بیا ازجون بنالیم چولیلا درغم مجنون بنالیم به عا...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

. خورشید بامداد گریبان شب درید ازدامن افق ولی اندوه می دمید مفتون با وفا غم سودوزیان نداشت فانی یار در کف بهتر زجان نداشت هنگامه ای بپاست به گودال خون فشان فرزانه ای بجاست به چنگال سفله ...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

. خورشید آسمان که در مغرب ظهور داشت خورشید عاشقان ته مقتل حضور داشت با آن سری که تشنه در هامون بریده شد باپیکری به خنجر در خون تپیده شد زیراکه مظهر شرف است و شهادت است زیرا که اجتماع به قع...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

خدایا سینه‌ها لبریزِ خون‌شد کویرِ کــربلا هم ، لاله‌گون شد به روی نیــــــزه‌ای قــــرآنِ ناطق زِخون‌صحراشده‌دشتِ‌شقایق میـــــانِ خیمـــه‌ها طـفلانِ تشــنه به زیـــرِ تازیـــانه ٬ تیـــغ ...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

. تو جلوه ی خدایی ای جاودان شهید مصداق هر قساوت شد واژه ی یزید یزدان تو را به نام ردیف خود آفرید او مظهر شرارت جرثومه ی پلید ....

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

یک روز نشان آب پیدا شده بود از منظره ای سراب پیدا شده بود یک روز میان آسمان ها و زمین از تشنه لبان جواب پیدا شده بود سیده مریم جعفری One day was found a sign of water From the viewpoint mira...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

منظومه ای در ذکر مصیبت امام حسین . ای ساربان بمان که رسیدیم کوی دوست ای خسته جان بدان که همین وعده گاه اوست ای دوستان بدانید فر مان رسیده است ای یاوران دستور جانان رسیده است ای کاروان...

ادامه شعر
علی رضایی پور مشیزی

حسین ابن علی، نور هدایت
رسانَد اهل کشتی را سلامت
تمام هستی خود را سفر برد
به وادی بلا و پر خطر برد
سرش را داد امّا؛ عزّتش نه
همه هستی خود را؛ غیرتش نه
حسین اب...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دیار دوست » دانا منم ،که جان فکنم در دیار دوست جان دادنـم به راه همان ، به زِ آبروست جانی که حق سپرد به دستم ،زِ حق بُوَد باید که جان خود بسپارم، به ...

ادامه شعر
ابوالحسن  انصاری (الف. رها)

. مردی میان بادیه از راه می رسد بر پیکرفسرده ی دین روح می دمد اویکه تاز جاده ی شوق شهادت است در عرصه ی نبرد سرا پا شهامت است همواره بی تزلزل با عزم استوار چون موج پر تلا طم...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

یا حجه بن الحسن(عج)ادرکنی در دستت ازعاشقانه ها قاموسی می آیی با کشتی اقیانوسی بر تخته شکسته ایم و دریا مواج تو منجی هر شکسته با فانوسی ...

ادامه شعر
مصطفی  مصطفایی  دهنوی

« دریای علم » علی(ع ) فرِ3 فرهنگ و ارکان هوش کلامش زِ حقس ، نـگردد خموش علی(ع ) فر فرهنگ دنیـا بُوَد به فرهنگ دنیـا زدم این سروش علی (ع )...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

الهم عجل لولیک الفرج هرلحظه به هرمکان ترا می جوییم هرگل را –ما- به یاد تو می بوییم تا گاه ظهور سبز در مشرق باغ عجل لولیک الفرج می گوییم ...

ادامه شعر
مصطفی  مصطفایی  دهنوی

« دست مشکل گشا » علی(ع) در راه یزدان رهنمـا شد به خلق مُلکِ خالق مقتـدا4 شد علی(ع) ارکان دین حق ، شد اول همان روزی که دین حق ، بنا شد علی...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

یاصاحب الزمان(عج) ادرکنی یعقوب-دلم، یوسف گل پیرهنی تو احمدی(ص) و منم اویس قرنی ای حضرت عشق با دلم می گویم تو عشق منی عشق منی عشق منی ...

ادامه شعر
مصطفی  مصطفایی  دهنوی

« فضائل علی(ع) » وظیفه ی تو ای بشـر ، نمـاز با وقـار شد نزول آن در آن حجاز ، زِ امر کردگار شد کتاب امر حق ببین،زِ خواهش محمد(ص) است زِ همت محمدس(ص)، درست...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

مرد تنهای آسمان، ای ماه! من دمی همدمت توانم بود؟ ای غمِ آسمانی ات جانکاه! من دمی با غمت توانم بود؟ ماهتابِ یگانه، ای دلِ شب! روشنی بخشِ بی کرانه ی چشم! مدتی همنشینِ چشمم باش! دعوتی باصفا! به خانه...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

می آیی و عشق با تو مفهومترین بهر دل من که از تو محرومترین می بینی که شیعه توهست هنوز مانند جدت حسین(ع) مظلومترین ...

ادامه شعر
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

می آیی و باغها شکوفا با تو می گردد داغها شکوفا با تو تو چشم وچراغ همه ای،خواهدشد هر چشم و چراغها شکوفا با تو ...

ادامه شعر
علی رضایی پور مشیزی

حاجتی دارم نظر کن یا جواد ای که مهرت را خدا قلبم نهاد دستگیری کن شها از نوکرت جان مولا، جان زهرا مادرت دانشت بالا تر از فهم بشر جز خدا از آن ندارد کَس خبر معتصم، مامون و ام الفضل دون هر سه شد ا...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا