تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسین دلجویی

... خدا میخواست از اول که بی پرواترین باشی از این رو شهد جامت داد تا گیراترین باشی / شبی آهسته خلقت کرد اقیانوس آرامش که تا آخر به چشم اطلسم دریاترین باشی / خمیرت در خیال سیب ذهنم خوب تابیدش ک...

ادامه شعر
طارق خراسانی

با تقدیم غزلی از دوران نوجوانی میلاد مولای عاشقان، آقا علی بن موسی الرضا (ع) را به عزیزانم تبریک و تهنیت عرض می کنم. گر مشـکلی داری بیا، بر درگه موسی الـرضا ای دردمنـد بی نــوا... ، اینجـا بود د...

ادامه شعر
احمد البرز

بر فراز آسمان باشی ،زمین گیرت کنند ؟ نوجوان باشی و اما ، ناگهان پیرت کنند مثل بلبل پر نداری ،در قفس تنها بمان رنگ زردت را ندیده ، سهم انجیرت کنند در میان جنگل آشفته ی وحشی صفت بچه آهویی و اما ، ط...

ادامه شعر
کمال حسینیان

صد کاخِ مجلل شده ویرانۀ چشـــمت عالم همــه دیوانه و دیوانۀ چشـــمت بیزار شـــود از می و پیمانه و مستی هرکس گذرش خوردبه میخانۀچشمت اسکندرِدل سوخت در آتشکده همچ...

ادامه شعر
کریم لقمانی سروستانی

راحتم بگذار ای شب خواب ازچشمم گریزان! برلبم سیگار میسوزد ، مثل این جسم نحیفم تامیان دودانبوهش نیبنم پینه های زخم چرکینی که جا خوش کرده روی سینه ی من مثل انگوری شدم آویزبرتاکی شکسته! آرزوی درس...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

ای‌که‌انـداخته ای‌غم،به دلِ‌مـا،احسنت شده پُرغصه دلم تابه سـویدا،احسنت شده ام سـیرازاین زندگیِ بی شــادی کرده ای‌روزِمراچـون‌شبِ‌یلدااحسنت بین‌چه‌کردی‌که‌شده،اشک‌روان‌ازدیده نشودیافت‌به لب،خ...

ادامه شعر
حسین دلجویی

... گیرم نبرده ای تو ز خاطر قرارمان گیرم که پا بجاست هنوزم مدارمان / اما بگوعزیز در این فصل های سرد بوی خزان گرفته چرا پس بهارمان ؟ / تقصیر روستایی ساده دلم چه بود؟ داده به دست چشم تو گر اختی...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

کی شود این غصه از ما کم شود ، هان ! کی شود بهر این بیمار تن تبدار ، درمان کی شود گل در آغوش چمن صد خنده زد تا آمدم سوسنی چیدم ببخشم جان به گلدان ، کی شود سال ها بگذشت و آب کوزه ها خالی شدند ا...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

طاقتم طاق شــــده ازغــمِ بی همنَفَسـی نه دلی مـانده٬نه دلـدار٬نه فـــریادرسـی زِچه کَس شِکوه کُنم غیرِدلِ سرکشِ خود شده زندانیِ یک سینه یِ همچون قفسی ســخنی نیست بجزمــال ومنــالِ دنیـــا ک...

ادامه شعر
اله یار خادمیان

نی من از نفس ناز تو آمد به وجود عشق از صورت و آواز تو آ مد به وجود گر چه در پرده شد آوای تو بی پرده بلند چاوش شعر دل از سا ز تو آمد به وجود مرغ خاموش و گلستان نفس خسته ی دل تازه شد تا پر پ...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

از تمامی شاعران بزرگوارم خواهشمندم اگر شعر بنده را هم مطالعه نفرمودند حتما متن پایین شعر را مطالعه فرموده و نظرات خود را اعلام فرمایند. به گام گامِ خیالم سپاهِ غم حاضر نشانی از تو نشد، آه ِ...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

*** دید آنکه شعرِ چشمِ ترت را کلاس ها جـان داد عــاقبت بـه لبِ التماس ها در وزنِ عشق و قافیه ی بوسه مانده ام دیگـــر اثـر نداشته حـتّی جناس ها یـا مـن بـلد ...

ادامه شعر
حسین دلجویی

... تا تو لب باز کنی مطـلع دنیا عشق است تا غزل ساز کنی قافـیه یکجا عشق است . آمـدی قائده و نظم غزل ریخت به هم سبک چشمان تو و مسلک نیما عشق است . اشک تکرارترین واژه ی تنهایی ماست... در دبست...

ادامه شعر
عرفان ویسی (هستیار)

محبوب من از بندر و ازگنبد نیست چون غریبه ام، رابطه اش ممتد نیست اِصرار زِمن همیشه انکار زِ او مارا به غلامی بپذیرد، بد نیست دلْ صید تنایِ¹ خوش خرامی شده با چشمان کشیده ایی که رویش مَدّیست (~) چا...

ادامه شعر
مرتضی (اشکان)  درویشی

این غزل خودکشی عاطفه عنوان دارد واژه واژه غزلم میل به عصیان دارد شیخ می گفت نوشتن ز شما اسراف است واژه واژه غزلم میل به کفران دارد خلقتت اعجاز نابی بی مثال و دیدنی ست جای تحسین چنین حضرت سبحان دا...

ادامه شعر
سرخوش پارسا

آنکه دائم نفسش حس تو را داشت منم
این چنین عشق تو در سینه نگهداشت منم
آنکه در ناز فرو رفته و شاداب توئی
آنکه دل کاشت ولی دلهره برداشت منم
آنکه از من ته ذهنش خبری...

ادامه شعر
حسین دلجویی

... اینجاست همانجا که مکان غزل است دروازه ی عشق و آستان غزل است / عطار نشسته ، نوبت خیام است استاد نشسته ، امتحان غزل است / اینجا به جز از غزل متاعی نخرند بازار ادب گرم زبان غزل است ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

نمی خــواهم زیادازغم بگــویم زِاحـوالِ‌بَــدودرهــَــم بگـــویم نمی‌خـواهم زِدردِمَـــردمی‌کـــه گرفتــــارندوپُـرْمــاتم بگــویم کفــــایت می‌کُنــدیک‌بارگفتـن چــــراازدیــده یِ پُرنَم‌بگـ...

ادامه شعر
الهه دهقان

دل من با دل تو خوب... هماهنگ شده خون درون رگ احساس چه خوشرنگ شده تو بگو یک کلمه وای چه دوری بانو من به تکرار بگویم که دلم تنگ شده همه جا سرخی لب، گونه و قلبم پیداست از همین مسئله بین علما جنگ...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

هر آنچـه بهـــر جهانســـت اعتبـــار ندارد هر آنکه همدم گل شد به خار کار ندارد نوشته عشق مرا زاهـدان بـــه بهــــر فسانه چو آن نوشته بدیدم به جان قـرار ندارد دلی که عشق ندارد صفا و ص...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا