- لیست اشعار
- قالب
- سپید
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
جعفر لاهوتی آذر
در01 /03/ 1348 -
فرزاد کاکاوند
در01 /03/ 1365 -
الهه دهقان
در01 /03/ 1364 -
علیا کوثیا
در01 /03/ 1395 -
مروت خیری
در01 /03/ 1362 -
samaneh nouri
در01 /03/ 1362 -
بهروز بجروانی
در01 /03/ 1399 -
سحر غزانی
در01 /03/ 1399 -
محمدباقر انصاری دزفولی
در01 /03/ 1400 -
فاطمه عسگرپور
در01 /03/ 1400 -
مجید کرم دل
در01 /03/ 1400 -
مریم محبوب
در01 /03/ 1348 -
محمدشفیع دریانورد
در01 /03/ 1365 -
شیدا شهبازی
در01 /03/ 1355 -
شهلا مظفری
در01 /03/ 1367 -
لیلا طیبی
در01 /03/ 1369 -
جواد خاشعی
در01 /03/ 1358
در کدامین دریا به طول تنهائی من بی من شب میشود وعریان ترین مردمان سلامم را پارسخ نمی دهند ورنگ آبی آب روحم را آرام میکند به تو می اندیشم که عشق را نشانم دادی ومرحمی بر زخمهای تنهائییم گذاشتی ...
ادامه شعرلبخندی که طرح لبهایت را داشت کجاست ؟ خاطره لبخندت که در آواز ِ رازهای جهان برهنه می دوید ، کجاست ؟ می خواهم ، باشی نگاهم کن غربت در تنهایی غرور درسکوت این باقی مانده ی تراژدی ِ فریاد...
ادامه شعرهوش از سر رفته وقتی از عشق حرف میزنی، نقطهها یکی میشوند. آدمها از روی ابرها انگار عبور میکنند. هنوز یاد لرزیدن دلم را میلرزاند. انگار عکسها سخن میگویند. ...
ادامه شعردرد هجّی کردن احساسی ست که خدا نیز تمی تواند تلفظش کند
ادامه شعرپشت درم تو بر تردیدت غلبه کن من بر ناشکیبایی ام در باز میشود ب.ع
ادامه شعردیگر غزلی مخوان من به سپیدهایم خو کرده ام تلخ می نویسم سرد می خوانم و در بغض این کوره راه باریک تنهایی هایم را هر روز مرور می کنم و روز میلادم را که کبوتران جیغ می زدند خوب به یادم هست ... (....
ادامه شعردر حوض آب تنی می کنم ماهی ها تکه هایم را به ماه تعارف می کنند .. با چه دلشوره ای سرازیر خانه ات می شوم رودخانه ... از سینه ی من قطره ای نمی چکد من یک انار مکیده ام ... ...
ادامه شعرصدای شکستن قلبم به ماه رسیده شب های طوفانی زندگیم در انتظار طلوع آرامش خورشید در رقص کُند عقربه ها نقش غم بر تن خستۀ زمان خالکوبی کرده و هنوز ماه، از صدای ریزش قلب شکسته پشت پرده ای از ابر ...
ادامه شعرگر خود ز خود بر نخیزد آینه در پژواک شهد یقین با یک لحظه غفلت سیاهی را به ظاهر می نشاند آرایه دل ، در مقابل آینه بی هوش و گوش می برد جان را آنسوی غبار مجاز نمی باید باخت ...
ادامه شعردر چشمهایم زنی است که خودش را بقچه میکند درمیان بازوانت و اشک میریزد اما ، گویی دستهایت را کم آورده ام مثل خیمه ی بی عمود در حال ویرانیم من درد هستم ، همه ِ درد. ...
ادامه شعرمی ترسم از آوارگی احساس از بی وزنی آرزوها از سرگردانی و تکرار رویاهایی که هرگز تعبیر نمیشوند. هر شب عصایی , دستم را می گیرد شانه به شانه ام , قدم زنان مرا به م...
ادامه شعرقرارمان همین بهار زیر شکوفه های شعر ... آنجا که واژه ها برای تو گل می کنند ! آنجا که حرف های زمین افتاده ام ، دوباره سبز می شوند وَ دست های عاشقمان گره درکار سبزه ها می اندازند ...قرارما...
ادامه شعرسکوت می کنم شاید به سرچشمه ی فریادم برسم ... احمد الماسی 94/1/29
ادامه شعرفردا که بیاید باز هم به دورست جاده خیره خواهم ماند به سرخی شرم خورشید در غروب سرانجام خواهی آمد نفس می کشم بی آنکه بشمرم آنها را شرم خورشید را نمی دانم برای چیست شاید ... شاید از...
ادامه شعرانتظار انتظارو آخرین خیابان وآخرین میدان وآخرین تندیس یعنی تندیس آخرین پستچی شهر وآخرین قطره ی نور که طعمعه ی غروب میشود اما کلاغها دارند میایند هنوز امیدی هست ب.ع...
ادامه شعربرسپیدِ ابر میکشد نقش رویاها شاعری که کتاب ندارد . بر گردنِ شب می آویزد زنگوله های سیمین آن ماه که در آسمان جایگاه ندارد . در خوابِ مردمان حکم میراند کابوس ... آنگاه که روز را به تمام...
ادامه شعرزنی میرقصد در آغوش باد وزش باد در آبشار گیسوانش عطر عشق می پراکند و مرد، در رویاهایش می بندد چمدان سفر به همآغوشی خیال... زیبا آصفی(آمین) 8 فروردین 94...
ادامه شعرزیر نور ماه با یک سبد خیال؛ به نرمی یک نگاه؛ در صدف ستاره نشستم. از میان ستاره برخاستم؛ صدا را نوازش فضا را ستایشکردم ترا میخواندم. تمن...
ادامه شعرنزدیکترین صدا در این نزدیکی بزمیست که با چکامه فلق از دل مشرق گیسوان حریر دختر رز را به می گساری آفتاب فرا میخواند یادت باشد اینجا عروس ها را وقتی زمین شعاع خورشید را در استوا می مکد به...
ادامه شعر