- لیست اشعار
- قالب
- شعر تک
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
ز دنیا کج بشین صاف بگو سخنت را که در طریقت اسلام دروغ گفتن گناه است ایمل حکیمی
ادامه شعرعادتم از روی تدبیر و نظر بی زر بود زین سبب تا روز هر شب خاک بر سر میکنم ایمل حکیمی
ادامه شعرانتقام از خود زندگی من بازی رولت روسی بود از بخت بد من گلوله اش مشقی بود #محمد_مولوی
ادامه شعرهر چه می بینی درین دریا ز عشق گر چه بی حد و قیاس است این سخن ایمل حکیمی AimalHakemi
ادامه شعرهزاران عبادت کرده ایم در عبادتگاه حق تو با یک نگاه کافریت ما را گمراه میکنی ایمل حکیمی
ادامه شعرتا به کابل بجویمت من و ز لب پروان بگویمت من ایمل حکیمی AimalHakemi
ادامه شعرچشم ما هر دم به نور روی او بیند به خواب دیده بینا کجا بیند چو ما بیدار نیست ایمل حکیمی
ادامه شعرجاده آن دَم که تو را از من ربود جانِ زندگی زِ جسمم پَر گشود (به یادِ تمامِ وجودم که دیگر رویِ این زمین نیست؛ بابا)...
ادامه شعربه نامِ نامیِ پدر???? و بی مِهرترین مِهرِ تقویم؛ جانم را تا همیشه از من ستاند.???? غروبِ غمبارِ دهمین روز از ماهِ نامهربانِ مهرِ یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی....
ادامه شعرزین چرخه تدبیر بجز درد ندیدیم در هاله تزویر دگر مرد ندیدیم از این همه تفسیر خداوند رمیدیم با این همه تکفیر بجز مرگ ندیدیم تهران حسن_سهرابی sohrabipoem sohrabi_hassan...
ادامه شعرروزی که تو فرمان دهی جان را فدایت می کنم...... این پیکر آزرده را فانوس راهت می کنم حسن_سهرابی sohrabipoem sohrabi_hassan
ادامه شعر****** زندگانی اگر چارچوب محکمی داشت اینچنین بر سر ساکنانش آور نمی شد #محمد_مولوی
ادامه شعردلداده طوفان، نهراسد ز نسیمی که سُراید ،غزلش را نفس باد صبایی
ادامه شعرای تنِ تو معبدِ هر ترانه ای برایم از ایوانِ نگاهت شعر بخوان
ادامه شعردریغا دریغا که خنده بر لبان من بیهوده می آید حال آن که صورتم از سیرتم خبر ندارد! #محمد_مولوی #شعر_ایران
ادامه شعرتشبیه گاو نری بودم قوی و سریع و عصیانگر... اکنون شدم بره ای رام و سر بزیر و سر در آخور ! #محمد_مولوی
ادامه شعرسربارها را حضرت آن شب یک به یک رد کرد شوخی گرفتی؟کربلا سردار می خواهد
ادامه شعرباران زند بر خانهات بر خانهی بارانیات آتش زند بر جان من از شعلهی پنهانیات
ادامه شعراین قدر شکوه و گلایه نبر پیش این و آن من بی دلیل و بی بهانه تو را دوست دارمت
ادامه شعر