- شاعران
- افسانه نجفی
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی افسانه نجفی
جنسیت | زن |
تاریخ تولد | 30 /05/ 1365 |
کشور | ایران |
شهر | بدون اطلاعات |
بیوگرافی | بدون اطلاعات |
_می زند تیغ
خاطره؛
رگ های خیال را
_سست می افتد
می بوسد
تن بی جان ِ
رویای محال را!
_ماهی تُنگ عشق است
دوست دارد
حتی
تصویر دریای زلال را......
_باز هم من و
این تنگ گذرگاه...
_شبی سراپا
تیره پوش
کمین کرده
چون راهزنی پست
بر سر راه...
_می کند دم به دم
دشنه اش را
تیز با آه!
_غم عشق
چون نوشدارو
می زند
خیمه ای
بر ناخودآگاه...
_می کنم عیش
سر م...
آغوش تو
دروازه ی بهشت بود
و چشمانت
ناب ترین گذرواژه!
_اما من
به جرم تعهد؛
کنار ایستادم
و
سکوت
تن رویایم را
خورد...
_تعهد!
چه واژه ی بیگانه ای
در جای جای خانه ای
که اگر یاد تو
تسکین
تنهاییها یش نبا...
_تو رفته ای...
_شهر
دارد از درد
به خود می پیچد!
_نئشگی می کُشد آخر
رگ های خاطره را
در تن ِ مسموم خیال...
_باران ببارد و شهر
مرا
بی تو
دیدار کند؟!
_نه!تاب نخواهد آورد
آسمان
نگه نخواهد داشت بغضش را
در پ...
_دوش دیدند
که خدایی در شهر
پی اثبات خودش
در دل ِما
می گشت!
_مردمان سجده کنان...
اما او
زجه زنان!
تن ِهر کوچه خیابان را
می خَست...
_به گمانم که غلط بود!
_ما
میراث دار آتش هستیم؛
دل نباید
به مرگِ افسا...