تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سعید فلاحی

- تفنگ: تفنگ، دروغ نمی گوید! ... مرگ، حرف‌های او را می‌فهمد!!! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور

ادامه شعر
سعید فلاحی

- صبحانه: صبح ها، یک "دوستت دارم" روی میز بگذار! ... گاهی این جمله، بیشتر از هر صبحانه ای می چسبد. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- کودکانه: دوستت دارم! وقتی کودکانه، درخیابان های شلوغ دستم رامی گیری ... --نکند،،، --گم شوی! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- معجزه ی لبخندت: موهایت را، به دست باد که می‌دهی؛ از معاشقه با تو سخن می‌گویند، گنجشککان شهر!!! ... و من؛ بیشتر مومن می‌شوم، به معجزه‌ی لبخندت. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- رسوایی: شعرم هایم را، --باد برد! ... فردا همه می فهمند  عاشقت شده ام... #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور

ادامه شعر
سعید فلاحی

- تحریم: چه کسی گفته: – تحریم اثر ندارد؟! ♡ ببین: بوسه هایم، تَه گرفته ست! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- علاج: نخی سیگار تلخ، دود می کنم... ☆ شاید،،، علاجِ دلتنگی هایم باشد! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- پرنده: من،،، پرنده کوچک! خیس از باران وُ، --بی‌آشیان. ... خوشبخت بودم زمانی که،،، --در آغوش تو لانه داشتم. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- یادِ تو: کلبه‌ای دارم خیس از خاطراتت! ... سال هاست که از سقفش یادِتو می‌چکد! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- موسا: موسای نیلم، افتاده در تلاطمِ عشق! ☆☆☆ خوشا،،، -- آسیه ام گردی! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- دیدار: پاره کن، پیراهن هجران را! تا زمستان به در رود و خورشید در برکه بخواند صبح‌های دل انگیز بهار دیدار را... #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- آرزو: ...آرزو کرد، به جای تفنگ- کتاب وُ، قلم داشت تا- پرنده‌ای را نقش بزند با شاخه‌ای زیتون؛ --سرباز! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- دهان: در دهانم، واژه های تلنبار شده بسیار اند! اما تنها تویی، که با هر شعر-- از دهانم بیرون می‌آیی. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- دوست داشتن: زمستان باشد یا پاییز فرقی نمی کند. اگر،،، دوست داشتن، به جان درخت‌ بیفتد؛ چهار فصلِ سال شکوفه می‌دهد! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- کوچه: کوچه‌‌ام؛ -بُن‌بست‌، -خسته، -متروک‌ اما؛ سرریز ِحسِ آمدن ِتو! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- دلتنگی: - دلتنگی،،، شکنجه ی تیتری ست که، وقتی نیستی صبحانه ی من باشد! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور

ادامه شعر
سعید فلاحی

- نیستی: آه.. دلتنگی، دلتنگی... * وقتی نبودن‌های تو؛ به درازا می کِشد! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- خواب: در ادامه ی خوابِ شبِ پیش، ‌به هم آغوشی خیالت - می روم! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- روشنای زندگی: یاد تو، چنان شبپره‌ای است! به تاریکی شب. ... تنها نقطه‌ی روشنای ظلمت زندگی‌ من. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- زندانی: چه توفیری دارد، برای زندانی؛ -خواه لباسش سفید باشد، یا سرخ؟! ¤¤¤ روزگارش که سیاه‌‌ست! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا