تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محمد علی رضا پور

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود، سه گلشن آغازگر: خوش ام که صخره ی امواجِ مُستمرِّ تو باشم/ و خوب تاب بیارم، اسیرِ فرِّ تو باشم/ بدنه/پیکره: دلم خوش است بمانم همیشه عاطفه خواهت/ اسیرِ سبکِ نگ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی بر وزن مفعولُ مفاعلُ فعلن مفعولُ مفاعلُ فعلن در پایه ی مصراع؛ بخش آغازگر:) پنهان نشود غمِ پیدا، داغی که نشسته به جان است جانان، نگران من است و، جانم به دلش نگران است (بخش پیکره یا بَدَنه...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

مثل گسل های تهران، سروده ای در قالب شعری سه گلشن، وزن این سروده در واحد پایه ی مصراع: مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن بخش آغازگر: بگذار با بی قراری، یک بار دیگر بخوانم یک بار دیگر برای رؤیای پرپر بخ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی به مناسبت شهادت مولا علی علیه السلام (آغازگر:) “شد عاشقش مهتاب و مجنونِ بیابان شد خورشید افتاد و سرش را بوسه باران شد” (پیکره:) دریا به روی خود نمی آورْد شن ها را از خود نمی رانْد آن سیه ر...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

نخستین سه گلشن این جانب در سال 1402: (بخش آغازگر:) مثل پرستوها که ساکن در عبور ند مثل قناری ها که سرشار از سرور ند مانند سیمرغان که فانی در حضور ند همچون شفق _ دل ها که نزدیک اند و دورند (بخش پیک...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سلام و درود نخستین سه گلشن این جانب در سال 1402: (بخش آغازگر:) مثل پرستوها که ساکن در عبور ند مثل قناری ها که سرشار از سرور ند مانند سیمرغان که فانی در حضور ند همچون شفق _ دل ها که نزدیک اند و دو...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی در مکتب ادبی نورگرایی (آغازگر:) اسپند بود و زمزمه ی مادر:/ “إِنَّ مع العُسر یُسرا”// (پیکره:) ماییم و روزگار پر از بیداد، این آزمند درپی ویرانی/ ما، ناخدای کشتی تقدیریم، در شامگاه تیره ی طو...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

باران! بخوان! (سه گلشنی در وزن پردازی پیشرو) (آغازگر:) "باران! بخوان! برای دل عاشقان بخوان!" (بدنه/پیکره:) از دور دستِ خاطره، دل را صدا زدُه ند دل را صدا به زمزمه ای آشنا زدَه ند چشمم نگاه کن...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

????سه گلشن تبری???? کله پیش،ماشه به دس، چَچکَلِ دی چش بورده نار بدیمه شه جان مار ره دره خمیر هاکنه اِتی کلوا اُ توتک یا اینکـه فتـیر هاکنه کلین ره پِه دائه اُکلوا ره ایارده بریم پَتِه شیر ره ما...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی به نام مرد بلند سر (آغازگر:) "خبر رسید:" (پیکره/بدنه:) بر نبض دار، سر زده، مرد بلند سر شعر تری دگر زده، مرد بلند سر دوران گذشت و باز گل سرخ در حیرتِ شهادتِ هر چشم شد خسرو، خسروِ سرِ آز...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

مکتب ادبی نورگرایی شعر پیشرو گونه ی سه گلشن (آغازگر:) بولواران پاک سبز و سپید کوچه های نجیب خاطره بار "رود" و "نارنج دار" و "سنجاقک" شهر زیبای من! سلام و درود (بدنه یا پیکره:) حیف باشد اگر نپردا...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی در مکتب ادبی نورگرایی (آغازگر:) اسپند بود و زمزمه ی مادر:/ "إِنَّ مع العُسر یُسرا"// (پیکره:) ماییم و روزگار پر از بیداد، این آزمند درپی ویرانی/ ما، ناخدای کشتی تقدیریم، در شامگاه تیره ی طو...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

#سه_گلشن_تبری در #مکتب_ادبی_نورگرایی از عطار مازندرانی جناب عیسی غفوری شِبرِه یادش بخر اون قدیما قبجوش مسی داشتمه خِندِلِه کِرسی داشتِمِه بِجای مولا صندلی رج به رج پِشتی داشتمه گِراما زَفتا راد...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی به نام "یک کوفه ادعا" (آغازگر:) این بار هم اَدا/ یک کوفه، ادّعا/ شرمنده ام خدا!/ (پیکره:) خوب است یا نه: این همه، ما ادعا کنیم / ترسم که کوفه ی دگری را به پا کنیم/ خیلی پر ادعا شده ام. ...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

مکتب ادبی نورگرایی شعر پیشرو گونه ی سه گلشن (آغاز گر:) "ای ستم ها! شما نمی مانید بیش کم ها! شما نمی مانید" (پیکره:) می رَوید و ترانه می آید نور ایمان به خانه می آید می رَوید و غزل نمی خندید گلشن...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

(بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود فرهیخته ی گرانقدر، لطفاً در صورتی که شعر پیشرو و مکتب ادبی نورگرایی را، می پسندید و آن را شایان گسترش می دانید، با سرایش و نگارش در آن و یا هرطور که شایسته می دانی...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود فرهیخته ی گرانقدر، لطفاً در صورتی که شعر پیشرو و مکتب ادبی نورگرایی را، می پسندید و آن را شایان گسترش می دانید، با سرایش و نگارش در آن و یا هرطور که شایسته می دانید...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی به نام قدر شب قدر علی را عشق می داند (آغازگر:) مهتاب از جا، کنده شد؛ در التهاب افتاد/ شقّ القمر شد. در دو عالَم، انقلاب افتاد/ (پیکره) خورشید تا افتاد بر دریا، قیامت شد/ آتش گرفت عالَم...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سه گلشنی به مناسبت شهادت مولا علی علیه السلام (آغازگر:) "شد عاشقش مهتاب و مجنونِ بیابان شد خورشید افتاد و سرش را بوسه باران شد" (پیکره:) دریا به روی خود نمی آورْد شن ها را از خود نمی رانْد آن سی...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

#سه گلشن ی در #مکتب_ادبی_نورگرایی "آیینِ مهر از گلشن آموزیم! جان را بیافروزیم!" باید بپرسی حال شیدای غزل ها را باید بدانی در مسائل، راه حل ها را بی عشق ماندن، کار این دل های نازک نیست زیرک نمی...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا