- لیست اشعار
- قالب
- هاشور در هاشور
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
در08 /02/ 1394 -
عباس خوش عمل کاشانی
در08 /02/ 1394 -
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
در08 /02/ 1365 -
ترانه هموطن
در08 /02/ 1357 -
مائده .
در08 /02/ 1380 -
عبدالصمد اجباری
در08 /02/ 1399 -
ثریا قنبری
در08 /02/ 1389 -
آرامش ظهرابی
در08 /02/ 1361 -
سعید طهماسبی کهیانی
در08 /02/ 1369 -
حسن محمودی
در08 /02/ 1344 -
مهدی یوسفی
در08 /02/ 1377
پلک هایم بر روی پلک هایم گذاشتم زمستان آمده است بر روی آب نما های گوشا گوش شهر مان که بوی باغچه های شهر های مشرقی نور را میدهد وتمثیلی از گلوله های سرخ و سفید برفی که جادهی۴۴۴۴ را سفید پوش ...
ادامه شعریک ➖ کدام باغچه از زندگی منفجر می شود وقتی شقایق داغدار لاله دل خون بنفشه کبود شلاق است دو ➖ چشمهای آفتاب غرقاب غروب اشک ریز در کشتزار سوخته برای خواب مترسک قصه ی جادوگر شهر اُز می خواند سه➖ ...
ادامه شعریک ➖ شهر بیهوش در خواب جان میکند شعور در خیابان بی شعوری دنبال چه می گردد دو ➖ می گردد من از هزار تو تو در آینه تقدیر تکثیر می شود. سه➖ به احترام هجوم ملخ ها کلاه از سر برداشت خسته بیدار ......
ادامه شعرهم زمان با سقوط انسانیت در قعر چاه بی شرافتی تعب زبانه کشان راه آسمان گرفت... ▪️ ابرها در تن پوشی اجباری از نایره ها؛ ماحصل سیاهی قلب انسان نا...
ادامه شعرگمم، —گوشه کناری! لای ورقهای کتاب و دفترهای تو! بین پیراهنهای چروکات! میان افکار مشوشات... *** کاش به خود بیایی وُ --پیدایم کنی! #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعرتمام دردهایم را، --به [دریا] سپردم! گمان بردم؛ گوشی شنوا دارد وُ محرم اسرار است. غافل که معشوقهای دارد؛ به نام [ساحل]... #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعرکفرآمیزترین جملهها از دهان من و تو بیرون میزند؛ -:[دوستت دارمها] -- دوستت دارمها... *** آه،،، هنوز مردمان شهرم به آیین "عشقورزی" ایمان نیاوردهاند! #لیلا_...
ادامه شعربگذار،،، شعرهایت به پرواز درآیند؛ وُ پر بگیرند تا دور دستها. --آنجا که، مردانِ سلاخی شدهاند وُ، زنها پوست انداختهاند! شاید؛ میان دفترت [شعر]،،، کمی از تب جهان بکاهد! #لیلا_طیبی...
ادامه شعرقوئی زیبا اما، تنها، در مردابی وسیع- آمدن جفتش را انتظار میکشد... *** آه،،، نفیر تیری، بر سینهی نرینه قو، تابستان وُ، فضای بختش را، تاریک ک...
ادامه شعردخیل بستهام،،، به ضریح چشمها وُ، بند بند انگشنتانت... بهپذیرم!، که تا قیامت؛ به تو مومن خواهم بود! #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعرحالا،،، نسیم گیج ناگزیر؛ به دور کاکتوس میپیچد. وقتی میبیند بعد از هجرتِ شاپرکها شمعدانیهای سُرنجی دیگر نفس نمیکشند!. #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعرروزگارم،،، به قدمت کلاغهای تاریخ سیاه است؛ شاید مترسکی هستم نگهبان کویر لوت... آه، به بطلان میگذرانم دو روز عمر را به کدامین فصل سپردهای قدومت را! #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعرایستگاه آخر دیدنیست؛ مترووووک!!! همانند چشمان یخ زده تو؛ در گرمای نفس های دلدادگی ام اکنون یک (من), در من گم شده جامانده ای در سفر زمان لابه لای حس تب آلود خواستن... مابین هرم نفس های دلدادگی من امر...
ادامه شعرآی باران! باران جان! نه نمازمان را پاسخ دادی و، نه دعایمان مستجاب شد. بیا که لبِ تشنهی زمین، زخم برداشته است! #لیلا_طیبی (رها) ...
ادامه شعردست سبزت، --ید بیضای موسا وُ، --لبت چشمهی آب حیات. ای مسیحای کفر و دین! میڪُشی و زنده میسازی یهودایت را: ---چرا...؟ #لیلا_طیبی (رها)...
ادامه شعردر آن سوی تنهایی؛ پشت انزوا و خاموشی در مرز جغرافیای عقل و جنون؛ به امید دیدنت خیمه زدم! یک قدم دورتر از عقل، دااااار قالی... دانه به دانه، رج به رج طرح لبخندت در آخرین دیدارمان در آنسوی دلتنگی را ...
ادامه شعر(۱) آییی شعرِ ناگهان! ای واژههای فشرده وزنِ تو را فقط شاعرها میفهمند! -سپیدی!؟ -زلالی!؟ -غزلی!؟ *** آه... تنها الفباست که تو را با کولهای میتواند به گُرده بکشد!. (۲) دارد،،، ...
ادامه شعر(۱) انتظارم،،، بوی سیگارهای زر گرفته... و روزهای تلخِ نیمه سوخته میان بغض خاموشت وول میخورد. *** --خط خطیهای من، حزن بیپایان خانهست! (۲) پُر از هراسم! نه هراس از مرگ...
ادامه شعر(۱) تاول پاهای رفتگر پیر، وُ زخم و زگیلِ دستهایش قصهی دوستت دارم را با دو قرصِ نان- به خانه میبرد تا،،، هر شب همسرش با پاشورهای از عشق، التیامش دهد! (۲) پیراهنت،،، ...
ادامه شعر(۱) به راه مینگرم وُ --آه میکشم! آخرین آرزویم، آمدن توست. (۲) پرنده بودن چه خوب است؛ بیگذرنامه همه جا میروی! (۳) توی آسمان میرقصید؛ پنجره را که بستم --ماه مُرد! (...
ادامه شعر