تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
هدایت کارگر شورکی

او رفت و شد آسمان قلبم خالی شد روز و شبم دچـار بد اقبالی ای کاش برای ماه من هم رهبر تشکیــل دهد ستـاد استهلالـی ...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

دفترین آچمیش باهار قِصّه حکایت ائدیر چه چهه قوشلار دوشیب نغمه تلاوت ائدیر گل چیچک آچمیش چمن اویناییری یاسمن چوللر اولیبدیر عدن مُشک طراوت ائدیر آغ گئیینیب دورنالار ایلَنیری گُئل لره تازه ایلین گلمه ...

ادامه شعر
سامان نظری

مبارک باشد این سال پر از نور به دیده روشنی آید پر از شور مرحم باشد آن زخمی که از صبر که اول درد و غم بوده چو آخر خوشی های فراوان انتظار است ولیکن دیده از یار برکنار است...

ادامه شعر
صابر خوشبین صفت

با آرزوی بهترین ها ‌‌.............................. و پنجره باز می شود بوی تازگی یک فصل ، به رویاهایمان سرک می کشد . صابرخوشبین صفت ۱ فروردین ۱۴۰۳...

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

اسفند را دود می کنیم و به شادمانی با بهار پیوندی دوباره می بندیم تا با او سبز و شاداب بمانیم و در مبارک باد شکوفه باران عشق و امید را در ریشه های فروردین می دوانیم ؛ شاید نوبهار...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف دولت نوروز بوی عشق از نفس باد صبا می آید مژده آورده که دوران صفا می آید خبر دولت نوروز به اطراف جهان از دل آیینه صبح خدا می آید ناگهان از شب تاریک شکوه خورشید به گداز آمد و اینک به فضا ...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

زمستان کم کمک رخت سفر، میبندد چمدان در دست و لباس عروس‌ زیبایش را با اخلاصبه جویبارها می بخشد. جوانه‌ها از پشت شاخه‌های درختان سرک می‌کشند. جنگل دشت دلبری میکنند، چشم نرگس، به دیدن شقایق باز...

ادامه شعر
فرزاد الماسی

مپرس از چه مسیری به من بهار رسیده ست بهار مثل سواری ست که از دیار رسیده ست همیشه دلخوش تغییرم و گمان من این بود که فصل سرد به پایان انتظار رسیده ست در این رقابت با ماه و سال چند به چندیم که درد های ...

ادامه شعر
شهریار  کاراندیش

غنچه زده بر درخت فصل گلستان رسید عید شد و بر جهان مژده یاران رسید جشن و سرور آمد و وعده نوروز داد تا که زمستان برفت فصل بهاران رسید...

ادامه شعر
غلامرضا انعامی

بوی باران بوی باران می دهد صحرا و دشت و کوهسار بوی عطرِ رازقی پیچیده اندر مرغزار پر شد از ابرِ سیه فام آسمان ِ نیلگون می خروشد تُندر و زیبا خُرامد جویبار بلبل و قُمری غزل خوانند و مست اند و...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف دلاور عشق دوباره روز پدر آمد و ز راه رسید شعاع نور محبت به هر کرانه دمید نسیم عشق که در خویش بوی جان دارد برآمد از نفس غیب و در زمانه وزید هزار شکر که این نقش روحبخش پدر به یمن صولت مرد...

ادامه شعر
بختیار خضری

" پدر " پدرای تنه ستبر بلوط ای بوی غلیظ التیام ای به دور ازفربگی درانحصار ای ترازوی میزان انکسار دستهایت ترنم شلاق اغیار ای ناخدای روزهای رهگذر... ای به هم تنیده گازمانیای درکنارآبشار ای ماندنی تر...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

آفتاب عشوه کنان، بهرتو رقصد مادر خانه امروز چو برج سرطان گشت بیا کوچه از دیدن لبخند تو شادان گشته جیر جیر پنجره ها در هیجان است بیا قلب آشوب گرم از دوری تو می لرزد همچو دریاچه هامون فوران اس...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

خورشید که خوابید و شب از راه رسید گل بوسه ای از لبان تو خواهم چید پاییز گذشت و شب یلدا شده است سی ثانیه بیشتر تو را خواهم دید #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۳۰ آذر ۱۴۰۲ رباعی۲ این عشق چه بوده حاصلش ...

ادامه شعر
علیرضا همتی فارسانی

رباعی یلدا شب شاهنامه، حافظ خوانی سرشارتر از حالت دست افشانی آواز بخوان،فال بزن زیرا که عشق آمده بر پا بکند مهمانی علیرضا همتی فارسانی آذرماه۱۴۰۲...

ادامه شعر
ابراهیم جلالی نژاد

(رسم یلدا) شب یلدا و رسمِ خوب و شیرین به هر محفل بساطِ خوانِ رنگین بُوَد پِیکِ نشاط و شادی و شور بمـاند جاودان این " رسم و آئین" (نژاد – یلدای ۱۴۰۲) (خلاصه شعر شب یلدا سروده سال ۱۴۰۰ خودم)...

ادامه شعر
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

«یلدا دختر ایران زمین » بار خود را  بسته  دارد  می رود دل شکسته خسته دارد  می رود این بهاری که کمی  عاشق   شده در  خزانش  عاشقی  لایق   شده بار خود  را  بسته  بر  عزم  سفر می رود   پاییز  تا  صبح ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف شب یلدا ای بچه‌های نازنین آمد شب یلدا در انتهای دلکش پاییز سرد ما فصل زمستان می رسد از راه در این شب با برف و باد و زوزه سوزآور سرما دریایی از شوق است این یلدا و هر خانه یک کشتی است و م...

ادامه شعر
کیوان هایلی

شب یلدا، خونه ی ما تو که بودی، منم تنها چه شبی بود، اون شبِ ما کرسی داشتیم، بی مهابا روی کرسی سر سفره، بی تمنا می چیدیدم آجیل و میوه با مُسما میزدیم گپ، از همه جا صحبت از قیمت آجیل بود و سرما قصه داش...

ادامه شعر
ابراهیم جلالی نژاد

بنام خدا « شب یلدا » بُلَنـدایِ شبـی در قلبِ تاریخ بنا بِنهاده رسمِ خوب و شیرین زآداب و رسوم پیشی گرفته به اعصارِ کهن ، دورانِ دیرین تَـنـیـده ریشه در فرهنگِ اقوام به سنت ها...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا