- لیست اشعار
- قالب
- دوبیتی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
milad norouzi
در07 /02/ 1371 -
مهدی ایزدی
در07 /02/ 1357 -
نجمه کی خا (روشا)
در07 /02/ 1399 -
سمیه مردیان
در07 /02/ 1399
خلق را چرا درد و فشارند ؟ بفهمانند که صد عاقل بدانند ؟ چو این دنیا بود بی خیری هر دم همان بهتر که ما دیوانه از دم...
ادامه شعرصبحست بیا دوباره ای دوست بخند با هر که غمی نهفته در اوست بخند در هر نفسِ جهان ، خدا را تو ببین لبخندِ خدا بین که چه نیکوست بخند #نساء_قنبری #یگانه...
ادامه شعرهرچه کاشتم آفتی شد هرچه ساختم کاه گلی شد مشکل آن ذات خودم بود حرف هر کس باورم شد
ادامه شعرآیا کسی هم درک کرده معنی پُر درد را ؟ یا که دیده اشک های بی شمار مرد را؟ یا گرفته دست های نا توان و سرد را؟ یا چشیده طعم تلخ خنجر هم درد را؟ حسین ستوده ...
ادامه شعرآمدند و ما بخندیدند و رفتند نفهمیدند که فهمیدیم نفهمند آنکه از عقل کم بدارد مال بیش صد چو عاقل سربلند بر دار خویش...
ادامه شعردل ، چو می افتد به یادت، مهربانی می کند عقل هم، همراه با دل، خوش زبانی می کند گو چه داری در وجودت، یار خوش سیمای من؟ زانکه روحم این چنین با هر نگاه تو تبانی می کند حسین ستوده...
ادامه شعربنام خدا 《ادیبان》 درود ای ادیبانِ ایران زمین سفیرانِ فرهنگِ ناب و وَزین چو افکنده آوازه ی نیکِتان به گوش جهان و به دنیا طنین ( نژاد - شهریور ۱۴۰۲ ) روز شعر و ادب فارسی و بزرگداشت استاد ...
ادامه شعرگر در این سرمای شب مستانه ای مجنون و تنها غافل از پیمانه ای گر در این ظلمت که باشی منتظر چون به فکر یار باشی کافی ای...
ادامه شعرآنکه پست باشد صفت،هر جا رود دور میزند گر بداند این به نفعش،هرکه هست دور میزند آنکه ذاتش هست خراب،هرچه کند پستی شود ترسم آن روزی رود کعبه،که هفت دور میزند ...
ادامه شعرعاشقی دردقشنگی است که هرکس نچِشد لذت پروازِ در اوج سَما را ، کَرکَس نچشد دل اگر پاک کنی در صف عشاق آیی که خدا ، جرعه عشقش به سَرکَش نچشد حسین ستوده ...
ادامه شعردر این دنیا خدایا هرچه گشتم هیچ نبوده بجز عشق و حیات و عاشقی این دل ندیده چه بودش آن که بد کرد و جفا کرد و دلی راند مگر جز تو در این دنیا که خوبی آن چه دیده...
ادامه شعرچه آدم ها که دیدیم و شنیدیم چه رفتار ها ز بنی آدم بدیدیم چه خوبی ها که کردیم بی توقع هرچه گفتند و نکردند را بدیدیم...
ادامه شعرصدبار دگر کشته و زنده گر بگردم از قبل که بیش دور این خاک بگردم منو این خاک ، تعصب ها به هم هست هر باری دگر ریشه به این خاک ببندم...
ادامه شعراین گذر عمر به مستی حیف شد قلب شکسته را به دردها طی شد کاش این زبان توان گفتن بودش که این سر با چه فکرها ذوب شد
ادامه شعریادم آید که شبی ، مست ز میخانه شدم همدم و همنفسِ یار ، به کاشانه شدم هم پریشان شدم و سوخته بال و پرِ من من که در تاب و تبِ عشق چو پروانه شدم #نساء_قنبری #یگانه ...
ادامه شعرتو و ارزشی که والا مبحثی عظیم دارد عمق ذات آن درونت گوهری چنان دارد خود نفروش به سادگی گر قدر آن کسی نداند هر یه چشمت زآن درونش آسمانی خفته دارد ...
ادامه شعر.....لحظه ناب.... ساقیا باده نیار که باده آت خراب است امید من مست همین لحظه ناب است گر صد باده دهی مست تراز اینم نتوانی عاشق تر از جام دلم تنگ شراب است سیاوش دریابار ...
ادامه شعرنه منی ماند و هیچ ماند غمی ز دنیا همه چیز هست گذری دل بستن به هر آن را اشتباه بود مثل نفسی که یکی دم آنیکی را بازدمی ...
ادامه شعریک جهان و مستی هردم،که همه بدون هوشند محو بیداری روز و غرق افسانه ای پوچند زیر آسمان هستی در پس پرده ی دنیا کمی بیداری روح و سِرِّ این دنیا گشودند...
ادامه شعرای دوست این زبانت حفظ دار هر کلامت آتشی آرد به بار از غرورت ریشه بر تیشه نزن از صبوری روشنی آید به کار
ادامه شعر