جهانی پر ز احوالِ خوش و بویِ بهار
لعبتی چشم اندرونِ ناز و احوالِ بهار

صحبتی دارم کنون با خالق این انجمن
ثابت خوش اختیار و صاحب هرانجمن

شاه شاهان و بزرگ صاحبان
نامی نامان تماما جاوِدان

ای ت...

جمله مر آتش زده است نام تو
سنگِ دلم وا شده از کام تو

رویِ من از نور تو مهتاب شد
سویِ من از کوی تو پرتاب شد

سلسله یِ موی تو بر من رمید
نازِ پر از راز تو بر من دمید

ابرِ پر از نعمت تو بر سرم...

علمِ کلام و کتب آورده ایم
مایه ی بخشش به تو آورده ایم

لیک بیا دانش خود رو بکن
مائده و شربتی آورده ایم

چامه چو ما گر که توانی بگو
دُرّی ز دریای دل آورده ایم

مردی اگر فاضل و فرزانه ای
تحفه ...

من منم آنان منم جمله همه عالم منم 

من منم جانان منم تاج سر شاهان منم 



من منم عالِم منم استاد فرزانه منم 

من منم رؤیا منم خواب گرانمایه منم 



من منم قدسی منم فانوس افسانه منم 

من منم قدمت منم ...

سلامم ده سلام اکنون سلامی ده تو ای جانا
سلامی کن تو اینباره سلامی از دلت مانا

سحر خیزان بدیدم تو میان دشت انگاره
صفای خاک پر تاکت سلامی باز اینباره

در این قبر پر از احساس، کسان خفته در این باده
چه ...