_______

آواز سگان
دیگر گرگ ها را نمی ترساند
روباه ها برای دوستی آمده اند
مزرعه، این خانه ی خاموش
پر از گوسفندان و مرغانی است
که با پای خود
مرگ را
به رقص در می آورند
آه چوپان
مترسکت را
به کدام حصار ب...

_______

من جایی
میان دیروز مانده ام
در خیال کسی که
چشم هایم را
خوب می فهمید

#مرضیه نورالوندی/ مهربانو

________


از کودتای چشمانم
تا سقوط دل
به اندازه ی
یک دوستت دارم
فاصله بود

#مرضیه نورالوندی/مهربانو

ابر شده ام
قطره قطره می بارم
گاه بر سر شهری غمگین
گاهی بر بام خانه ای تنها
کجاست شادی؟
بگویید به خانه ی ما هم بیاید
دختری، چشم به راه است
زنی، تنها مانده
مردی، سخت، دل تنگ است


#مرضیه نورالوندی/...

_________


گرگان، چو لباس میش پوشند
از خون تمام گلّه نوشند

زنهار، که ساده دل نبندی
بر انجمنی که از وحوشند

این مدعیان پرهیاهو
در ذات خراب خود چو موشند

آنان که ز روی کین و نفرت
بی وقفه به خفّت تو ک...