همه ی دلخوشی ام بود کنارت باشم
توی تقویم خودم فصل بهارت باشم
تو که دریایی و من ماهی تنگی کوچک
این چنین بود که یک عمر دچارت باشم
ماه بودی که شبی عکس تو در آب افتاد
و خدا خواست که دائم در مدارت باش...

از پنجره ی اتاق دارم می زد
در خلوت کوچه باغ دارم می زد
هر لحظه برای من فال گرفت
با قهوه ی داغ دارم می زد
پایان شب سیه را می دید
در چشم چراغ دارم می زد
گاهی که هوای او می کردم
با درد فراق دارم م...

هر کس جهانش مملو از آشوب باشد
باید که حالش با کسی هم خوب باشد
با یک نفر باشد که حالش را بفهمد
پر طاقت و پر صبر چون ایوب باشد
پیش نگاهش آدمی بسیار خوب و ...
وارسته و بسیار هم محبوب باشد
دنیا برای...

من خواب بودم قبل تو
بی تاب بودم قبل تو
چون یک کویری تشنه لب
بی آب بودم قبل تو

با دیدنت من سوختم
از عشق تو آموختم
چشمان آبی تو را
بر چشم هایم دوختم

بی وقفه لبریزت شدم
عشق دل انگیزت شدم
تا...

طرز رفتار تو با فلسفه ات یکسان است
قلب پر مهر تو صندوقچه ی ایمان است
دانش و معرفت و علم فراوان داری
و تمامی سخن هات پر از برهان است
علم فیزیک اگر سخت شود نزد تو باز
همه ی مسئله ها ساده و‌ بس آسان...