دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

حیف است بسوزی...

ارسال شده در تاریخ : 20 امرداد 1400 | شماره ثبت : H9417823

حیف است که در پایِ من ای یار بسوزی
چون شمع به ویرانه‌یِ اغیار بسوزی

پروانه ای و من چو گیاهِ سرِ دیوار
گردِ سرِ من نیست سزاوار بسوزی

تو آتشی و من شرری کوچک و خردم
سوزانم اگر چون تو به بازار بسوزی

خورشیدی و من شب زده ای زار و زبونم
باید که برایِ دلِ بیدار بسوزی

بگذار که در خلوتِ میخانه بمیرم
حیف است به پایِ منِ میخوار بسوزی

#جواد_امیرحسینی
18 مرداد 1400

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 62 نفر 93 بار خواندند
امیر عاجلو (20 /05/ 1400)   | علی معصومی (22 /05/ 1400)   | محمد رضا درویش زاده (22 /05/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (20 /05/ 1400)  علی معصومی (22 /05/ 1400)  محمد رضا درویش زاده (22 /05/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 3

  • امیر عاجلو   20 امرداد 1400 18:53

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

  • علی معصومی   22 امرداد 1400 08:28

    درود ها بر شما
    جناب حسینی نازنین
    افرین
    ◇◇◇
    applause rose
    ای شمع همان بِه که در اندیشه فردا
    همواره به یلدای شبی تار بسوزی

  • محمد رضا درویش زاده   22 امرداد 1400 13:18

    بسیار زیبا درود بر شما رفیق نازنین rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا