«آدم برفی»
*
ابر بارید و شدم برفِ غمین آتشِ عشق
بعد دیدی تو مرا روی زمین آتشِ عشق
بختْ انداخت مرا در وسطِ باغِ بهشت
خانهات بود به من خُلدِبَرین آتشِ عشق
شال گردن، دو عدد سنگ و هویج و سَر و تَن
ساختی آدمِ برفی تو چنین آتشِ عشق
دخترک! دستِ هنرمندِ تو معبودِ منست
میشود عشقِ تو بر من خودِ دینْ آتشِ عشق
کردهام چشمِ خودم را به تو درویش، ببین
چون مرا ساختهای مردِ وزین آتشِ عشق
ترس دارم که بمیرم بشوم خاطرهات
کرده چون شعلهٔ خورشید کمین آتشِ عشق
وقتِ من تَنگْ شبیه دلِ مجنونِ منست
مثلِ لیلی بهکنارم بِـنِشین آتشِ عشق
ای که با بوسه مرا برفِ امین مینامی -
باز از گونهٔ من بوسه بچین آتشِ عشق
بَه که شد "مِهر تو" مرداد به آدمْ برفی
قبلِ خورشید شدم آب دراین آتشِ عشق
#امین_مقدس
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 29 دی 1401 18:25
سلام ودرود
امین مقدس 30 دی 1401 19:29
درودها بزرگوار