«هست که نیست» غزل
در مسجد و در کعبه خدا هست؟ که نیست
در میکده تزویر و ریّا هست؟ که نیست
ما در پیِ نوریم در این ظلمت شب
آن نور بجز در دل ما هست؟ که نیست
اشکی که شود پاک ز رخسار یتیم
زیباتر از آن ورد و دعا هست؟ که نیست
گر شمعِ فروزان بشوی در شب تار
نیکوتر از آن باد صبا هست؟ که نیست
آرامش دل گر تو ببخشی چه نکوست
دارویی چنین بهر شفا هست؟ که نیست
گر مردِ رَهی فتاده را دستی گیر
وانگاه ببین که یک گدا هست؟ که نیست
باغ دل خود همیشه سرسبز بدار
در باغ خزان نگر صفا هست؟ که نیست
با عشق فروزان بشود خانه ی دل
در سینه ی عاشقان جفا هست؟ که نیست
پیمانه ی دل را ز حقیقت پُر کُن
در جام دلی چنین بلا هست؟ که نیست
ای«مخلص صادق» رَه بیهوده مرو
در این رَه بیهوده خدا هست؟ که نیست
پنجشنبه1402/3/18
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 18 خرداد 1402 17:22
!درود
محمدهادی صادقی 20 خرداد 1402 12:17
سپاس