《شنیده ای》
شنیده ای که جهان گِرد و لیک گردو نیست
شنیده ای گل باغی همیشه خوشبو نیست
شنیده ای بشود سیرتی پلید و زشت
رُخی که سیرت او زشت گشته خوشرو نیست
شنیده ای که محبّت نشان زیباییست
مکان عشق و محبّت که کُنج پستو نیست
شنیده ای که پُر از نیش می شود کندو
همیشه شهد و عسل در درون کندو نیست
شنیده ای که ز صورت نمی شوی آدم
نشان سیرت زیبا کمان اَبرو نیست
شنیده ای که گلستان مکان گل باشد
میان باغ و چمن جای خار خودرو نیست
شنیده ای که بَرد دل دو چشم و اَبرویش
همیشه دلبر زیبا به پیچش مو نیست
شنیده ای شده مجنون ز عشق لیلی مست
میان عاشق و معشوقه سحر و جادو نیست
شنیده ای که به میزان نمی توان سنجید
ملاک سنجش عشقی به این ترازو نیست
شنیده ای تو《مخلص صادق》که عشق سوزان است
نشان عاشقیِ آدمی به هو هو نیست
جمعه۱۴۰۰/۱/۶
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 29 آبان 1402 17:09
محمدهادی صادقی 30 آبان 1402 07:54
درود و سپاس