دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

گفتم ، گفتا

ارسال شده در تاریخ : 13 اردیبهشت 1403 | شماره ثبت : H9429187

«گفتم ، گفتا»

گفتم که رنج هجران کِی می رسد به پایان
گفتا غمت نباشد در چرخ روزگاران

گفتم رُخش نبینم خونین جگر شود دل
گفتا تو کن صبوری روز وداع یاران

گفتم دلم پُر از غم گردیده در شب تار
گفتا که شب سر آید صبحی شود نمایان

گفتم که آتش دل شمعی شده فروزان
گفتا خُنک شود دل با قطره های باران

گفتم که مرغ این دل بانگش شده چو خاموش
گفتا بخواند آخر آن مُرغک هَزاران

گفتم که دل خزان شد پُر گشته از خس و خار
گفتا که لاله روید آخر در این بیابان

گفتم که چشمه ی دل خشکیده گشته امشب
گفتا ز آن بجوشد بس چشمه ای فراوان

گفتم که زخم دل را درمان آن چه باشد
گفتا سبو تو پُر کن از باده ی بهاران

گفتم که سوزِ سرما در استخوان نشیند
گفتا شود بهاری بعد از شب زمستان

گفتم بگو تو حالم چون «مخلصی و صادق»
گفتا به سر بیاید این درد و رنج و هجران

چهارشنبه99/6/5

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 18 نفر 20 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /02/ 1403)   | محمود فتحی (17 /02/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (16 /02/ 1403)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا