آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

محرم اسرار

ارسال شده در تاریخ : 19 آذر 1402 | شماره ثبت : H9427506

هر لحظه به دیدار تو مشتاق ، دلم
گر خانه تهی دان که ویرانه دلم
افسانه و رؤیای جهان اسم تو بود
یاغی بشوم گرد جهان جان بدهم
کس تای تو و جای تو انگار نباشد
چون یاد شود نام تو عصیان گرم
چشم دلی بر دل مُهر دل بسپارم
تا شود و عقل ، چو فرمان دلم
راه ز تو بسته و دیدار پر از عشق
این جان به لبم خون جگر شد ز تنم
هر کس نتوان درک و چو مفهوم زبان را
محرم نبودند ز اسرار و زدند تیغ و رگم
من و این راه و پر از رز گل پر پر
جامه ز رنگش چو فریب زخم دلم
جمع شود و هی شود و جمع بشر ها
چون نیست دلی،معرفتی،سنگ دلم
چون گشتم و گشتم ز بنی آدم و هر کس
گر خوب و بدش شد که یکی خسته دلم
شد و درمانگر و درد ها که شدند جمع
هر یک چو توقع ز خودش کور دلم




شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 46 نفر 82 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /09/ 1402)   | مجید ساری (19 /09/ 1402)   | محمود فتحی (22 /09/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /09/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 2

  • امیر عاجلو   19 آذر 1402 13:03

    لطیف و دلنشین applause applause

  • محمود فتحی   22 آذر 1402 06:02

    درود شاعر گرامی کو محرم اسرار امروز همه باهم بیگانه

    هستند به هیچ کس تکیه نه باید کرد حتا به دیواری گرامی

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا