تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
لیلا طیبی

- برکه: ماه ست که، سَرَک کشیده ست برای دیدنِ تو از پشت ابرها! باید پلکِ چشم‌هایم را به‌بندم... --من، بِرکه‌ای حسودم! #لیلا_طیبی (رهـا) #هاشور_در_هاشور...

ادامه شعر
لیلا طیبی

- اسیر: وقتی که نیستی؛ دلم،،، اسیر زمستان ست... ♥ کاش ، بادست هایت، -- کمی بهار بیاوری! #لیلا_طیبی (رها) #هاشور_در_هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- معبد: می‌میرند در من تمام بولهوسی‌های جهان من راهبهٔ راه توام راهی معبد آغوش تو آنجا که آخرین عبادتگاه جهان است. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوبی_میکند #هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- مرهم بوسه‌هایت: این روزها لگدمال شده‌اند زیر پای اشک، گونه‌هایم مرهم بوسه‌هایت را می‌طلبد. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوبی_میکند #هاشور...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- گل‌های قالی: زمین را به خیال نمی‌آورند (بعضی)!!ها که، در آسمان نشسته‌اند گل‌های معصوم اما،،، بی‌‌اندیشهٔ آسمان قالی‌نشین شده‌اند! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوبی_می...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- مترسک: کاش،،، مترسکی‌ بودم پای جالیز خیالت تا غروب‌گاهان نوک بزنند کلاغ‌های سمج،،، تنهایی‌ام را! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوبی_میکند #هاشور_در_هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- انار: به تو که می‌رسم، و گونه‌های گل انداخته از شرمت؛ تَرَک بر می‌دارد در دست‌هایم انار! ♥ لبخندت،،، می‌شکوفاند روحم را! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوب...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- درد: دردهای بی‌تکلّم~ به روزِ خاصّی تکیه ندارند. حالا؛ چه فرق می‌کند، وقتی: مداوائی،،، در کار نباشد؟! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوبی_میکند #هاشور_در_هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- اسیر: چه توفیری دارد در شکلِ اسارتم --لباس سفید، یا راه راه!؟ وقتی،،، تن پوشِ روزهایم، -- سیاه‌ست! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #کتاب_عشق_پایکوبی_میکند #هاشور_در_هاشور ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- بودنت: از فصل‌های سال، فقط بهار و زمستان را میشناسم! که بستگی دارد به؛ --بودنت که چارفصل بهارست وُ، بی تو،،، همیشه زمستان! #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #هاشور_در_هاشور #کتاب_عشق_پایکوبی_میکند!...

ادامه شعر
سعید فلاحی

- زندانی: چه توفیری دارد برای زندانی رنگ لباسش سفید باشد یا سرخ همین کافی‌است که بدانی روزگارش سیاه‌است. #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) #عشق_پایکوبی_میکند! #هاشور_در_هاشور ...

ادامه شعر
لیلا طیبی

- شعر ناکار: چاله ای خواهم کند،،، تا شعرهایم را، زنده به گور کنم... ♡ شعری که نتواند عاشقت کند، شعر نیست، - زخم است! #لیلا_طیبی (رها) #هاشور_در_هاش...

ادامه شعر
لیلا طیبی

- جادهٔ قلبم: برای تو،،، در قلبم جاده ای ساخته‌ام ‌_ بی‌انتها نگران برگشت نباش... ... دوست داشتنت؛ شبیه همین جاده- بی‌انتها ست! #لیلا_طیبی (رها) #هاشور_در_هاشور...

ادامه شعر
لیلا طیبی

- برکه: ماه ست که، سَرَک کشیده ست برای دیدنِ تو از پشت ابرها! باید پلکِ چشم‌هایم را به‌بندم... --من، بِرکه‌ای حسودم! #لیلا_طیبی (رهـا) #هاشور_در_هاشور...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا