نیامدی

بیمار گشته ایم و به درمان نیامدی
از یاد بردی و دگر ای جان نیامدی


ما را که سالهاست به پای تو مانده ایم
حتی برای بدرقه ، پنهان نیامدی


با حال زار و خسته و تبدار و بی فروغ...
بال...

زمان استراحت است

و من هنوز راه می روم

در خوابِ بیداری !

پلک می زنم آمدنت را ؛

واژه واژه فریاد می روید از حنجره ی انتظار !

بیا!

که نیمه جانند گلبرگ ها زیر پای سکوتِ غرور !

#ترانه_هموطن...

دوباره دفتر شعر و هوای بیداری

و باز هجمه ی افکار پوچ شد جاری


بیا که منتظرم باز در شبی مهتاب

کنار من برسی ، یا رسیدی انگاری ؟!


هنوز می رسد از دور عطر پیرهنت

منم همان که برای تو گشته تکراری
...

.
"زهرا سلام الله علیها"

بی تو ای زهرا مدینه شهر درد و ماتم است

شاهد این درد و غم روح جناب خاتم است


حوریان رخت عزا پوشیده اند و اشک ریز

زین مصیبت خون بچشم شهریار عالم است


سرخی مس...

.
چهره ی مام وطن یکسره گریان شده است

گریه و شیون و زاری چه فراوان شده است


داغ بر سینه و آه و گله ، غوغا و فغان

سر بازار، جگر سوخته ارزان شده است


درد اینجا نه که معنی بدهد چونکه همه

پرِ درد...