ای کاش که من خنده ی نازت بودم

یا شبنم آن غنچه ی  بازت بودم

انجا که ترا نیست کسی سنگ صبور

من همدم  هر راز و نیازت بودم

ای کاش که این فاصله ها، دور نبود

من گرمی پر سوز و گدازت بودم

آواز قشنگ یک قن...

میخواهمت، میدانی و باور نکردی


هرگز دلت را خوب من ، داور نکردی


مهر و محبت در وجودم ریشه دارد


قلبت بجز با کینه ها زیور نکردی


پرواز در روح بلندم جا گرفته


افسوس رخسار دلت ، انور  نکردی


جز قه...

ناگهان ولوله ای نو پا شد

ابری از بین تمام  ابرها 

ظاهرا خبط و  خطایی  را کرد

که جهان نعره تلخی سر داد

و چراغ خورشید رو به

خاموشی رفت

ابر تاریک و سیاهی نگران دل شد

 خانه لبریز شد از تیرگی زیبایی...

 هر آدمی همچون پرستو خانه  می خواهد

 در قلب بی سامان خود کاشانه می خواهد

قدری تصور کن کمی بی عشق بودن را

حالا ببین عاشق چرا  پیمانه میخواهد

تنها شدن در خاطرم هرگز نمی گنجید 

چون مهربانی هر نفس یا...

بمان به قلب من ولی، برو برون  ز خانه ام

شکستی این دلم ببین که باز بی بهانه ام

نشسته ام به پای تو، اگر چه رفته ام ز دست

به عقل عاقلانه ام، به قلب پر ترانه ام

میان عقل و دل ببین دوباره جنگ در گرفت

...