باخاطراتت قدم می زنم درجاده ای که برگها عاشقانه در خوابند ناگاه ماه مرا می خواند مبهوت خیره به آسمان با گلی در دست و طنابی از محبت در دست دیگر می جویمت رگهایی ازتو را در خط کهکشانی دلم وقتی زیبای...