گرچه تورا ندیدم
اما تو عشق اولی
هر وقت که اسمت آمده
رفته ز این چهره غمی
تو عالم مهر و صفا
بر عهدِ خود کردی وفا
هر وقت که آیم پیشِ تو
در دستِ من قرمز گلی
تقدیمِ عشقم میکنم
آن عشق من اسمش خدا
سجده کنم ...

رو بدهی خارت کنند
دشنامی هم بارت کنند
آخر جوابش را دهی
تیکه زنند زارت کنند

درست است زندگی سخت است

و درد داریم همه یک جور

ولی داریم خدایی یک

که یک لحظه اگر خواهد

کند انسانِ خود راحت

ولی باید کِشیم سختی

که دنیا را بداریم قدر

جوان بودم خوشی کردم

صفا کردم صفا کردم

همه ...

مینویسم من برایت
در اتاقم
ای نسیمم
بویِ تو عطرِ بهشتی
صورتت فصلِ بهار است
چشمِ تو مشکیِ مشکی
هرچه می ارزد به دنیا
تا تو باشی
بزم میگیرم همیشه
غصه و اندوهِ من هم هیچِ هیچِ
باطن ات بهتر ز ظاهر
چهره ات چ...

خداوندا ببخش مارا که ما از فاسقان بودیم
به یک لحظه خطا کردیم که ما از آن بدان بودیم
هزار بارم پشیمانیم نرو از پیشِ ما خالق
ثواب هامون ز بین رفته چقدر ما کفره او گفتیم
چقدر ما بی خیال بودیم در این دنیا...