- شاعران
- محمد شیرین زاده
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی محمد شیرین زاده
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | مشهد |
بیوگرافی | - |
بــاران شـروع بـه بـاریدن کـرده بـود
او چــشم هـایش را بـست
و مــرا آرام
بــه تــولد یـک بـــوسه دعـوت کـرد
اکـنون سـالها مـی گذرد
او را فــراموش کـرده ام
امـا آن بــوسه و بــاران را...
من شاعر نبودم ...
تنها رهگذری بودم ...
که در باران قدم می زدم ...
و با هر قدم ...
تو را جستجو می کردم ...
شهر با قدم های من تمام شد ...
اما از تو نشانی پیدا نشد ...
اکنون در یافتم...
گــل شــمعدانی مــن
بـه نـوازشگری دـست تـو
عـادت داشـت
ایـن گــل ظـریف
سـرا پـا احـساس
غـیر آب و آفـتاب
بــوسه هـای لـب تـو را
کـم داشـت
گــل شــمعدانی مــن
ساـلها در انـت...
کلاغ جیک جیک می کند ...
و گنجشک قار قار ...
تعجب نکن ...
رفتن تو ...
از این هم عجیب تر بود ...
((محمد شیرین زاده))
چــشمت را بـبند
هــر جـا هــستی
مــن را مــی یابی
مــن
مــانند خــــورشید
هــمیشه
بـین طــلوع و غــروب
ســرگردانم
ولـی جــای دوری نــمی روم !!
((محمد شیرین زاده))...