زیبارخان ای دلبران، من مهوشی گم کرده ام هرکس از او دارد نشان من ره برد برکوی او...
یک دلُ و دلبرُ و یک آهُ و نگاه تمام سهمِ من از آرزوی عشقِ تو بود...