دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تبعید

ارسال شده در تاریخ : 22 آبان 1402 | شماره ثبت : H9427131

بعد از آن تبعید طولانی به راهی دیدمش
او نمی دانست و من از دور می بوسیدمش

خاطراتش را به آرامی گرفتم در بغل
لا به لای دفتر دل باز میجوییدمش

در خیالاتم نشست و مثل ایام قدیم
روبرویش بودم و چون غنچه می بوییدمش

یاد او همچون شرابی شد که در جامی بلور
تا شوم یک بار دیگر مست می نوشیدمش

در خیابانهای ذهنم باز من بودم و او
شانه اش بر شانه ام می خورد و می خندیدمش

یادم آمد چشمهایش تا به حدی ناز بود
از سر احساس شیرین نازنین نامیدمش

کوه بغض مانده بر روی گلویم ناگهان
مثل ابری شد که من از دیده می باریدمش

مطلع هرگز نشد این را که بعد از رفتنش
با همان حسی که با او داشتم بخشیدمش

بارها گفت اینکه راه ما ز یکدیگر جداست
سالها می گفت و من یک بار هم نشنیدمش

طاقتم شد طاق از دیدارش اما ای دریغ
جاره بود آنجا که باید دور می گردیدمش

من نمیدانستم این دنیا چنین جای بدیست
با خبر بودم اگر هرگز نمی پوییدمش

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 36 نفر 72 بار خواندند
امیر عاجلو (23 /08/ 1402)   | محمد مولوی (28 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (23 /08/ 1402)  محمد مولوی (28 /08/ 1402)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا