غم فراق همیشه پر از تب و آه است
شب نبودنت ای ماه، سخت وجانکاه است
دل از نگار گرفتن به دیگری دادن
همان حکایت تکرارِچاله وچاه است
ز هر طرف همه عمر غصه میبارد
همانکه گیرنیامد مراد و دلخواه است
مرنج اگر همه عمرت هلال غم دیدی
که کیش ومات همیشه نصیب یک شاه است
چقدر غصه واندوه در دلت مانده!!
فقط خدای جهان باخبر وآگاه است
خدای عاشقِ یکتا مرا نشانی داد
دراز دست تو سوی کدام درگاه است؟
احمدصیفوری
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 03 بهمن 1400 20:39
.مانا باشید و شاعر
احمد صیفوری 11 بهمن 1400 17:13
ارادتمندم
حسن مصطفایی دهنوی 04 بهمن 1400 06:33
سلام و درود
عالی است
سربلند و پاینده باشید
احمد صیفوری 11 بهمن 1400 17:14
عالی نگرید
فرهاد احمدیان 29 بهمن 1400 22:29
سلام عرض میکنم خدمت جناب صیفوری غزلی بسیار دلنشین و زیبا سرودید پاینده باشید